دانشگاه

گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ از سال 87 که ایده لباس فرم دانشجویی ارائه شد تا کنون، دانشجویان زیادی مانند مسئولان مخالفت و موافقت خود را با این طرح ابراز کرده اند. موافقان معتقدند که دانشگاه ها به سالن مد تبدیل شده است و باید فکری به حال آن کرد و مخالفان می گویند مگر دانشگاه پادگان است که بشود برایش لباس فرم در نظر گرفت! این ایده ابتدا توسط خودِ دانشگاهیان، به دلیل وضع نامناسب برخی از دانشجویان ارائه شد و اجرای آن نوید درست شدن اوضاع را می داد. این ایده ابتدا طرحی خوب و قابل اعتنا به نظر می رسید و مخالفت جدی با آن صورت نگرفت، اما رفته رفته، همراه شدن آن با بحث ممنوعیت اختلاط دانشجویان دختر و پسر و حتی اسلامی شدن دانشگاه ها و جداسازی کلاس ها، موجب اعتراضاتی شد و حتی برخی دانشجویان در دانشگاه های مختلف، اعتراض خود را در قالب تجمع به گوش مسئولان فرهنگی رساندند.  از اآن طرف هم بودند مسئولانی که پای حرف خود در مورد لباس فرم دانشجویی ایستاده بودند و با گفتن جمله هایی نظیر «از ورود دانشجویانی که با لباس مهمانی وارد دانشگاه می شوند باید جلوگیری کرد» روی حرف و ایده خود پافشاری می کردند. بعضی دانشگاه‌ها سالن مد شده‌اند موافقان بحث پوشش برای دانشجویان، هم مسئولان فرهنگی هستند و هم طیف وسیعی از دانشجویان؛ دانشجویانی که از وضع خراب ظاهر دانشگاه به تنگ آمده اند و پوشش های هنجارشکنانه اذیتشان می کند. طمینان، دانشجوی رشته روان شناسی است و در مقطع ارشد دانشگاه الزهرا درس می خواند. او یکی از موافقان یونیفرم دانشجویی است. می گوید: «اگر بحث لباس فرم برای دانشجوها باعث شود که این وضع و اوضاع سامان پیدا کند، موافق آن هستم.»  از ظاهر بعضی از دانشجوها گلایه دارد و معتقد است، برخی پوشش ها فقط اوایل آن غیرطبیعی به نظر می رسد و بعد به مرور مد می شود و گاهی پوشش های ناجور اپیدمی می گردد!   مظاهری هم که دانشجوی دانشگاه آزاد است، با این که حجاب کاملی ندارد، اما با یونیفرم موافق است. برای حرف هایش دلیل هم دارد و کم شدن چشم و هم چشمی را یکی از دلایل موافقتش با یونیفرم می داند. می گوید که این قضیه در بین دانشجویان دختر خیلی به چشم می خورد و در مقاطعی بسیار اذیت کننده می شود؛ طوری که خیلی از دانشجوها از قاعده «خواهی نشوی رسوا...» پیروی می کنند و پوشش های غیرعادی را انتخاب می نمایند. موسوی، دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه تهران دلیل علمی برای موافقتش با یونیفرم دارد. می گوید در اکثر کشورهای دنیا، دانشجوهای پزشکی و دندانپزشکی به دلایل بهداشتی از یونیفرم استفاده می کنند و این یونیفرم تنها برای مواقع مواجهه با بیمار نیست و در زمان کلاس های تئوری نیز استفاده می شود. علیمردانی، دانشجوی پسر یکی از دانشگاه های مطرح پایتخت، ارتباط پوشش را با ناسالم شدن فضای دانشگاه بسیار تنگاتنگ می داند و معتقد است پوشش ها و رفتارهای نابهنجار پایه و اساس سایر فسادها در دانشگاه هستند؛ او می گوید: اگر قرار باشد لباس فرم دانشجویی، از این معضلات جلوگیری کند، با آن موافق است. صالح آبادی، استاد دانشگاه آزاد هم موافق طرح لباس فرم دانشجویی است و معتقد است، گسترش جو علمی در دانشگاه از اوجب واجبات است و توجه به ظاهر در برخی دانشگاه ها، موجب شده تا این توجه به درس و علم، تحت الشعاع قرار گیرد. او می گوید: «با این که لباس فرم دانشجویی علاج واقعی نیست، ولی شاید مسکنی باشد بر اوضاع فعلی.» کار فرهنگی، بخشنامه ای نیست مخالفان هم دلایل قابل طرحی دارند. بحث یونیفرم دانشجویی بلافاصله بعد از مطرح شدن، گارد ایجاد می کند؛ چرا که این تصور را به وجود می آورد که دانشجو دارد محدود می شود و چیزی به اجبار به او تحمیل می گردد. تمامی محورهایی که دانشجویان یا استادان مخالف، در مورد لباس فرم دانشجویی مطرح می کنند، ناشی از همین تفکر است. عرفانی، دانشجوی ارشد برق دانشگاه تهران تعیین لباس فرم دانشجویی را مسخره می داند. می گوید مگر دبیرستان است که روپوش برایمان تهیه کنند؟! معتقد است اگر قرار باشد لباس فرم برای دانشجویان تهیه شود، شکل دانشگاه شکل نامأنوسی به خود می گیرد. این دانشجو و دانشجویانی که خیلی تند و شدید، همان اول و بدون در نظر گرفتن جوانب، مخالفت خودشان را اعلام می کنند، شعار «دانشگاه پادگان نیست» سرمی‌دهند و هیچ مزیتی برای این کار قائل نیستند. اما گروهی دیگر از مخالفان، کمی منطقی ترند؛ اینان با ایده اعلام و تعیین الگوی پوشش در جامعه و دانشگاه موافقند، اما لباس فرم را برنمی تابند. می گویند بهتر است یک چارچوب برای لباس دانشجو فراهم شود نه این که به اجبار همه یک چیز بپوشند و یک رنگ؛ چیزی که در خیلی از کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز رواج دارد. عده ای هم هستند که لباس فرم را توهین به شعور دانشجو می دانند؛ این عده می گویند: «یعنی ما نمی دانیم چه لباسی مناسب فضای دانشگاه است که دیگران برای ما تصمیم بگیرند؟» این سوالشان شاید از منظر دانشجویان موافق لباس فرم، جواب جالبی داشته باشد؛ چرا که اکثراً معتقد بودند دانشجویان هنجارشکن، فرق دانشگاه با سالن مد و مهمانی را نمی دانند. عده ای دیگر از مخالفان نیز معتقدند کار فرهنگی، با اجبار و بخشنامه به جایی نمی رسد. باید از پایه شروع کرد و به نتیجه رسید. این که کاری را اجباری کنیم، جز این که دانشجو را در موضع مخالف خودمان قرار دهیم، به طوری که حرف منطقی را هم قبول نکند، راه به جایی نبرده ایم. درست است که موضوع لباس دانشجویی و ضوابط مربوط به آن به مسائل مربوط به بحث عفاف و حجاب و حیا و بعضاً آموزه های دینی ما برمی گردد، اما حفظ حرمت دانشگاه با داشتن پوشش مناسب، چیزی نیست که صرفاً ربطی به اعتقاد دینی دانشجویان داشته باشد. امید است مسئولان فرهنگی دانشگاه ها، با توجه به این نظرات، تصمیم صحیحی برای این منظور اتخاذ کنند تا از عوارض احتمالی اجبار لباس فرم و یا بی توجهی نسبت به فرهنگ پوشش حاکم بر دانشگاه ها جلوگیری شود