معناى حجاب حجاب براى زن، به معناى ذلت نیست؛ بلکه به معناى عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دوست. حجاب به معناى چادر نیست؛ اما چادر در نزد ما ایرانىها که زنهاى ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است؛ بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به معناى پوشیدن سالم [است]؛ نه پوشیدنى که از نپوشیدن بدتر است. به تعبیرروایات، پوشیده عریان که در عین پوشیدگى، مثل انسان برهنه و عریان است. آن پوشیدن، به درد نمىخورد؛ حجاب نیست؛ پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و تمام سر تا پاى بدن زن را پوشانده باشد؛ البته صورت و دو دست را بسیارى فقها مستثنا مىدانند؛ البته در مواردى که صورت بدون آرایش و ساده باشد؛ این هم معناى حجاب . البته زنهاى ایرانى، روش چادر را پیدا کردهاند که بسیار هم روش خوبى است و هم زیباست و منافى با زیبایى زن نیست و هم حجاب حافظ کامل است. به هر حال، حجاب را چه به شکل ایرانى، چه به شکل عربى، چه به شکل کشورهاى دیگر که در هر یک از کشورهاى اسلامى زنها یک جور حجاب خود را حفظ مىکنند، هر جورى که حجاب حفظ بشود، این نظر اسلام، تأمین شده است، این، یکى از پیشگیرىهاى اسلام است.1 اسلام در باب حجاب، پوشش را معین نکرده است؛ مقصود را معین کرده است. مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعى آنها، به صورت روزمره، تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این، هدف اسلام است . در کشورهاى اسلامى، خانمهایى هستند که مقیدند حجاب شرعى را که آیات قرآن به آن ناطق است، رعایت کنند؛ ولى شما ببینید همه آنها یک نوع رعایت مىکنند؛ متدینها و مقیدهایشان را مىگویم؟ در کشورهاى شمال آفریقا حجابى دارند که شما اصلاً با آن آشنا نیستید؛ در کشورهاى شرقى، یعنى هند و پاکستان، حجابى دارند که باز هم شما با آن آشنا نیستید. اینها هم ناشى از همان شرایط فرهنگى و اجتماعى است.2 حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست مسئله حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، این، یک برداشت کاملاً غلط است. مسئله حجاب به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بىقید و شرط زن و مرد در جامعه است؛ زیرا آمیزش و اختلاط بىقید و شرط، هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد، به خصوص به ضرر زن است.3 حجاب و عفت همیشه ما در طول زمان هر وقت گفتیم حجاب و عفت، عدهاى گفتند آقا حجاب به عفت چه کار دارد؛ خیلىها حجاب دارند؛ عفت ندارند؛ خیلى هم عفت دارند؛ حجاب ندارند. در طول زمان، هر وقت ما این حرف را مىگفتیم،... بعضى این را مىگویند؛ در حالى که این، حرف درستى نیست. عفت یک چیز است؛ حجاب یک چیز دیگر؛ اما عفت، آن چیز غیرقابل دسترسى و غیرقابل تأثیرپذیرى و آن صخره آسیبناپذیر در انسان نیست؛ مثل همه خلقیات و خصلتهاى انسانى، در معرض تهاجم قرار مىگیرد. یکى از چیزهایى که مىتواند آن را از تهاجم به دور بدارد و عفاف زن و طهارت او و تقواى او و حالت پرهیز و عصمت را در او نگه دارد، نداشتن معاشرت نامناسب در محیط زندگى و محیط کار و محیط جامعه است. معاشرت نامناسب، یعنى معاشرتى که در او جهات فرهنگى و اخلاقى خاص رعایت نشده باشد. آن چیزى که مىتواند به این نگهدارى و مصونسازى و جداسازى کمک کند، حجاب است. بهترین چیز، حجاب است؛ حجاب از طرف زن و حجاب از طرف مرد. حجاب مرد هم نگاه نکردن است: حجاب، یعنى مانع؛ یعنى فاصل در زن.4 از نظر غرب و فرهنگ غربى، یکى از ارزشهایى که براى زن متصور است، این است که با وجود خود و با شخصیت خود، وسایل التذاذ و بهرهمندى دیگران را فراهم آورد؛ لذا وقتى ما بر اساس فرهنگ اسلامى اعلام مىکنیم که اسلام براى معاشرت زن و مرد، محدودیتى قائل شده و معاشرت بىقید و شرط زن و مرد را جایز ندانسته، ما را متهم مىکنند که شما به زن اهانت مىکنید؛ در حالى که اهانت آن چیزى است که در فرهنگ غرب نسبت به شخصیت زن دیده مىشود.5 این مسئله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین، سالم نگه داشته شود. اسلام به مسئله عفاف زن اهمیت مىدهد؛ البته عفاف مرد هم مهم است. عفاف، مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند؛ منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسمانى و برترى جسمانى، مىتواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روى عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است. شما امروز هم که در دنیا نگاه کنید، مىبینید یکى از مشکلات زنان در دنیاى غرب، به خصوص در کشور ایالات متحده امریکا، همین است که مردان با تکیه به زورمندى خودشان، به عفت زن تعدى و تجاوز مىکنند. آمار منتشر شده از سوى مقامات رسمى خود آمریکا را من دیدم که یکى مربوط به دادگسترى آمریکا و یکى هم مربوط به یک مقام دیگرى بود. آمارها واقعاً وحشتانگیز است؛ در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف در کشور آمریکا صورت مىگیرد! ببینید چقدر مسئله عفت مهم است.
گوهر کمال
حجاب یعنی اینکه زن باید یک حد و حدودی را برای در معرض دید قرار گرفتن در نظر داشته باشد و شرع چارچوبی را برای تبرج زنان مشخص کرده است و اگر ما بتوانیم این چارچوب را رعایت کنیم یعنی دارای عفاف شدیم و ملکه عفاف در ما رشد پیدا کرده و اصلا خود این ملکه ما را به سمت حجاب می کشاند