به نام خدا و باز هم بی مقدمه :
پدر کجاست ؟ صبح تا شب سر کار
مادر چه ؟ صبح تا عصر سر کار
بچه چه طور ؟ صبح تا غروب تک و تنها در خانه ...
ماهواره ، اینترنت و ... هم که روبه راهِ رو به راه ...
آخر آن بچه چه گناهی دارد که به پای ندانستن های ما آینده اش بسوزد و نابود شود ...
یکدفعه آمار بلوغ به نزدیکی 12 سال در پسر ها میرسد !!!
بعد میبینیم خانواده مذهبی است ، اما بچه ؟ - 360 درجه متفاوت ...
اصلا مگر این نوع آرایش ها ، این لباس های لختی و عریان گونه ، این همه بی بند و باری ، این مدل موهایِ به حساب خودشان فَشِن ، این مُد ها و و و .... از کجا آمده اند ؟
آمدند گفتند شما در کشورتان آزادی ندارید ، آی ی ی ی ، داد ، هَوار ، بوق ، کرنا ، ایران نمیگذارد مردمانش ماهواره داشته باشند ، اینترنت هایشان فیلتر دارد و ...
خوب حالا که به راحتی ماهواره و اینترنت و... را حتی در خانواده های مذهبی مان هم جا داده اند ، حالا افسار آمد دستشان ، و به هر طرف میخواهند میکشند و میرانند ...
یکدفعه میبینی در کشور تَبِ ساپورت پوشی بالا گرفت ...
البته هنوز خیلی از خانواده های مذهبی ما گیر این مسائل هم نیستند .
عده ای دقیقا برعکس این مورد دو دستی چسبیده اند به تربیت فرزند و... بعد میبینی بچه اش یا حافظ قرآن شد ، یا قاری و یا...
بله دیگر ...
نظامی که نمیشود حمله کرد ...
تحریم هم که نشد ...
اقتصادی هم که اصلاً ...
پس چگونه از داخل ، کشور را خراب کنیم ؟ یا به عبارتی عامیانه تر بپُکانیم ؟
فـــــرهـــــنـــــگ
به نظرم اگر یک نفر را بیاوریم و به عنوان فردی بی طرف بنشیند واین تهاجم ها را ببیند و دو دو تا چهار تا کند ، ماهواره که سهل است ، حتی شاید تلوزیون را هم برای خودش حرام کند ...
دجال های آخرالزمانی را با چشم باز و تیز و بابصیرت کامل ببینیم ...
اصلا در روایات هم داریم ، خیلی ها توسط دجال به راه های منحرفی کشیده میشوند ...
حالا از این ماهواره برایتان یک خاطره بگویم که ببینید ، همین ماهواره ، چه ها که با مردم مومن ما نکرده است ...
جایتان خالیست ، چند وقت است که داریم با دوستانِ گل به دوره ی تکمیلی 45 روزه میرویم ، در یکی از کلاس هایِ آن به نام کلاس عقیدتی ، استادی برایمان آمده بود به نامِ حاج آقایِ آزادی که واقعا از اوضاعِ کنونی جامعه و بیکار نشستن مذهبی ها و... خیلی ناراحت و نگران بود ...
البته ناگفته نماند که این حاج آقا کارشناس ارشد روان پزشکی و زبان بود که واقعا معلوم بود که با مطالعات حرف میزد ...
واقعاً چیزهایی برایِ ما تعریف میکرد که شنیدن آنها قلبِ همه ی ماها رو به درد خواهد آورد ...
از دختران هرزه ی ایرانی که با نام اسلام و ایران و شیعه خودشان را برای اعمال حرام و فحشا و فساد میفروشند میگفت ...
واقعا دیگر چه میشود گفت ؟
میگفت در دُبی ، به ایرانی میگویند ، "ایرانی نَجِس" با ایرانی معامله نکنید ...
خوب این حرف یعنی چه ؟ چه چیزی را میرساند ؟
یکی دیگر هم که الان به یادم آمد : چند وقتِ پیش دایی ام به مسافرت به قرقیزستان رفته بود ، حالا کارندارم از خاطرات و ... همین قدر خدمتتان عرض کنم که ایشان میگفت : در همان قرقیزستان زنانشان کم تر از اینجا آرایش میکردند و به خیابان می آمدند ، حتی شاید در برخی موارد وضعشان (به لحاظ ظاهری) بهتر هم بود ...
رفقا ؛ آمارِ طلاق ، فساد ، فحشا ، بی بند و باری و ... دارد به اوج میرسد و زیاد میشود و حتی بعضاً در داخل این خانواده هایِ مذهبی ما ، هم شاید کم و بیش بوجود می آید و دامن گیرشان میشود ... حواسمان نیست ...
در مطلب قبلی هم گفتم که چه راحت دشمن حتی به داخل خانه های ما هم نفوذ کرده ... آتشی را به داخل مردم ما انداخته و خودش دارد نگاه میکند و این آتش خودش شعله ور تر میشود و کسی هم نیست که حداقل یک سطل آب بریزد و هر از چند گاهی هم که میبیند یک کم شعله کمتر میشود چند قطره ی کوچک بنزین میریزد و دوباره به نگاه کردن خود ادامه میدهد ...
خدا نکند این آتش دامن خانواده هایِ مذهبی مارا هم بگیرد ...
حالا این را بشنوید :
این را میگویم که بفهمیم حتی در روستاهایِ دور افتاده ی ما که نان شبشان را هم به زور در می آورند چقدر دشمن کار کرده و ما بیکار نشستیم ....
چندین وقت پیش ، یک اردویِ جهادی با دوستان رفتیم ...
مسئول فرهنگی اردو میگفت : که این خانواده ها بسیار فقیر و بد بخت و ... هستند و ...
حالا کار نداریم ...
فقط همین قدر بگم که چند قِرانی رو که به زور در می آوردند را میدادند به پول بنزین موتور خود که تا شهر بروند و نفت بخرند و شب بیایند در موتور برقشان بریزند تا بشینند ماهواره و انواع فیلم های ... را نگاه کنند ...
بله .. دشمن فکر اینجا ها را هم کرده ...
در این روستایی که اصلاً موبایل آنتن نمی داد اکثریت اهالی به خصوص جوان ها موبایل داشتند که سر بسته خدمتتان میگم که فیلم های سکس و ... رو با بلوتوث برای هم میریختند .
موبایل را فقط برایِ همین میخواستند ...
مشکل اصلی کجاست؟ چیست؟
یکی دیگر هم که بخواهم برایتان بگویم این است که سُنّی هایِ وهابی می آمدند و به هر خانواده ای که بچه دارد 100 ، 200 ، 300، هزار تومان میدادند که کار نداریم چقدر برایشان حتی 100 تا تک تومانی مهم است این مبالغ را میدادند که فقط نام بچه اش را بگذارد عُمَر که وقتی بزرگ شد با شیعه و امام علی(ع) مخالفت کند ...
آیا این حَقّش است ؟؟؟
این همه کم کاری ها از کیست ؟؟؟
من مانده ام که به مسئولان فرهنگی اصلا چه و از کجا بگویم ؟
حالا شما ببینید ،،، مشکلات که یکی 2 تا نیست ...
ما نمیدانیم این لُختی ها و بدحجابی ها را از داخل خیابان ها جمع کنیم و یا آن ها را از روستاها ؟؟؟
حالا به نظرتان اینها همه به چه بر میگردد ؟
به نظر من اگر ماهواره حل شود نزدیک به 80% کارِ ما حل شده است ...
برخی از عُلما میگویند : فکر گناه هم گناه است . دیگر چه برسد به انجام گناه کبیره ... وای ...
اگر قرار باشد اینگونه پیش برویم و دشمن هم آن گونه ، 50 سال دیگر ایران کجاست ؟
خیلی سرتان را به درد آوردم ...
عذر خواهم ...
امیدوارم فقط حرف نزنیم و کمی چاشنی عمل هم به حرفهایمان اضافه کنیم ...
التماس دعا ...