بهطورقطع یکی از این دستگاههای تأثیرگذار در نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی ایرانی صداوسیماست که به دلیل فراگیری آن و بهره بردنش از تصویر میتواند بسیار مؤثر باشد، بااینوجود برخی برنامهسازان و تهیهکنندگان تلویزیونی هرچند هدف خوبی در سردارند ولی از شیوههای درستی بهره نمیبرد. آنها برای کنار زدن شبکههای مبتذل ماهوارهای به تقلید از این شبکهها میپردازند و در تولیداتشان آنچنان از شبکههای مبتذل ماهواره الگو گیری میکنند که هدف در شکل و ظاهر برنامه گاه گم میشود میکنند و گاه حتی این کپیهای عین بهعین، به کاریکاتوری برای مخاطبانی که اصلش را دیدهاند تبدیل میشود.
جای تأمل است که باوجود داشتن نیروهای فعال و خلاق و جوان در عرصه رسانه و ساخت برنامه، کمتر شاهد خلاقیت در تولید برنامهسازی هستیم و این خلائی است که در اغلب برنامه های تلویزیونی شاهدآن هستیم، کپی کاریهایی که واو به واو شبکههای ماهواره را در خود گنجانده است یا شبکه «نسیم» هم شبکهای نوپا و جوان که با شعار سرگرمی، تفریح و شادی روی کارآمد تا ساعاتی مفرح و متفاوت را برای مخاطبان خود رقم بزند ولی در این شبکه هم باوجود ظرفیتهای بالای بومی و ملی که میتواند به بهترین شکل ارائه شود تور تقلید و کپی کاری بدجور خود را بازکرده است. برنامههایی همچون «شب کوک»، «هاونگ»، «چند درجه»، «ده شب » و…
به نظر میرسد برنامهسازان ما نیاز به خلاقیت و اتاق فکر دارند؛ نه مقلدهای زبردست. مثلاً «برنامه ده شب» یکی از این مرغهای مقلد به شیوه ماهوارهای است؛ برنامهای که هرچند محتوای جالب و آموزنده دارد اما رفتار و گفتار مجریان در فضای کپیبرداری شده از ماهواره است. اصلاً انگار قرار بوده شوهای ماهوارهای در تلویزیون جمهوری اسلامی تکرار شود که کمترین وجه اشتراکی با سبک زندگی اسلامی ایرانی دارد. دو مجری جوان زن و مرد در این برنامه اجرا میکنند (اخیراً مد شده است که بازیگران اجرا میکنند درحالیکه فن اجرا آموزههای خود را دارد و تنها تسلط جلوی دوربین و شهرت افراد کافی نیست) که حاشیهای نداشتهاند و بازیگران موفقی در سینما و تلویزیون هستند ولی گویی تنها راه سرگرمی و تنوع برای مخاطب داشتن دو مجری زن و مرد در کنارهم است زیرا در فضای برنامه به خاطر محتوایی که دارد مجبور هستند شاد و صمیمی باشند برای همین هم یوسف صیادی و روشنک عجمیان خیلی راحت و دوستانه روی مبلی لم میدهند و باهم گپ و گفت دارند مجری زن با پوشش دامن اجرا میکند که مسلماً برای یک مجری تلویزیونی زیبنده نیست چراکه اگر در بازی و یا موارد دیگر این نوع پوشش وجود دارد قرار نیست بازیگر مجری با همان سبک لباس بهعنوان یک مجری ظاهر شود که البته این خانم هر شب یک نوع لباس میپوشد و گویا میخواهد تنوع جذب مخاطب با تنوع لباس ایشان همراه باشد.
انتقاد دیگری که به اصل این مسابقه میشود؛ مسئله آب است که لیوانهای بزرگی از آب روی می میز میچینند و بازیگر شرکتکننده در مسابقه باید یا بهاجبار آب بخورد مانند زمانی که خود خانم مجری با ناز و کرشمه بهاجبار آب میخورد و یا لیوان آب را بر سر بازیگر مهمان میریزند و با سروصدا و خندههای بیمورد به برنامه هیجان کاذب میدهند؛ چیزی که شاید برای خود آنها جالب باشد ولی نهتنها جذابیت ندارد بلکه با توجه به وضعیت بحران آب که مدام از آن دم زده میشود؛ چنانچه در برنامه «خندوانه» رامبد جوان کمپینی جهت صرفهجویی آب حتی با یک لیوان راه میاندازد و بعد میبینیم که درهمان شبکه برنامه دیگری در نقطه مقابل قرار دارد که بهطورقطع این دوگانگی و تناقض در گفتار و کردار از سوی تلویزیون، آموزش را کمرنگ میکند.
یا برنامه«شب بهیادماندنی» به تقلید از «شما هم دعوتید» که زمستان سال 90 روی آنتن یکی از شبکههای ماهوارهای رفت. این شبکه از عروس و دامادهای ایرانی میخواست فیلمهای عروسیشان را بفرستند تا بعد از پخش 1000 یورو بهعنوان کادو دریافت کنند. دو سال بعد شبکه تهران سراغ ساخت برنامهای مشابه با عنوان «شب بهیادماندنی» با اجرای بهمن هاشمی رفت و….
درست است به تفریح و سرگرمی و تنوع کار در رسانه نیاز داریم تا در فضای رقابت سنگین رسانهها، مخاطبان بیشتری را بهسوی رسانه ملی جذب کنیم؛ رسانهای که سالم و پاک و بهدوراز ابتذال شبکههای ماهوارهای است، ولی قرار نیست تولیدات و برنامههایی به هر قیمت آنتن پخش بگیرند و سازندگان برنامهها از ماهواره کپی کنند؛ برنامههایی که سبکی مغایر با سبک زندگی اسلامی و ایرانی ما دارند گاهی خود ما باید پیشرو و جلودار تولید برنامه باشیم. چه کسی گفته است حتماً دو جنس مخالف در اجرا برنامه را مفرح و جالب میکنند! آنهم در برنامهای که رویکرد طنز دارد و مجریان برای اجرا باید راحتتر باشند! متأسفانه این شیوه اجرا در اغلب برنامههای ما اعم از طنز یا جدی جاافتاده است.
بنابراین اگر قرار است به سبک زندگی اسلامی برسیم و شاخصههای آن را در جامعه نهادینهسازی کنیم، باید به همان اندازه در تولیدات نگاهی اسلامی داشته باشیم البته مقصود این نیست که کارهای تکراری را بومیسازی کنیم و خلاقیت حلقه گمشده پازل ما باشد. تهیهکنندگان و برنامهسازان هستند که با تولیدات خوب میتوانند ضمن ذائقه سازی مخاطبان، رفتارها و گفتارها و پوششهای مطلوب را در جامعه نهادینه سازند باید از افراد خلاق و مبدع و متعهد استفاده کرد تا در خلق برنامههای خوب متناسب با سبک زندگی اسلامی تأثیرگذار باشند؛ البته الحق و الانصاف باید گفت رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران را نه در بعد ساختاری و نه در بعد محتوایی نباید با هیچیک از شبکههای تلویزیونی مقایسه کرد، زیرا رسانهای با نگاهی انقلابی و محتوای سالم دارد برای همین است که زیبنده نیست برنامههای شبکههای مبتذل ماهوارهای را عیناً کپی کنیم البته گاه الگو گرفتن خوب است وایده میدهد اما نه اینکه همه ساختار برنامه در تلویزیون کپی کاری شود.
برخی از جوانان برای مطرح شدن بیشتر و جلب توجه عام به سوی خود، بدعت هایی در مراسم عروسی می گذراند و متحمل هزینه های زائد می شوند تا متفاوت تر به نظر بیایند و بیشتر دیده شوند که از جمله آنها رقص گروهی با خوانندگی عروس خانم هاست!
خوانندگی عروس ها
با تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی، مراسم عروسی نیز دستخوش تغییراتی شده و به مرور ازدواج سنتی به ازدواج های مدرن و الگو گرفته از فرهنگ غربی همراه با تجملات دست و پاگیر تبدیل شده است.
افزایش این تجملات در سن ازدواج نیز تاثیر داشته است. رواج این تجملات موجب شده جوانان در سن ازدواج به دلیل بالا بودن هزینه های مراسم عروسی کمتر به ازدواج تمایل نشان دهند و اولویت های دیگری در زندگی خود داشته باشند.
امروزه زیاده طلبی، تجمل گرایی، تمایل به متفاوت بودن و تشریفات زائد، ازدواج را به امری پرهزینه و دشوار تبدیل کرده است.
این نگاه های مادی به مقوله ازدواج بنیان خانواده را نیز سست و متزلزل کرده و جوانان به جای اینکه دغدغه رفع مشکلات و موانع معنوی و عاطفی زندگی مشترک خود را داشته باشند، به دنبال تجملات و روشی برای متفاوت بودن و به چشم آمدن بیشتر در مراسم عروسی هستند.
علاوه بر آن در برخی از این مراسم برای پیاده کردن طرح و برنامه مورد نظر ناگزیر به انجام برخی اعمال منافی عفت و خلاف عرف و شرع می شوند که در این حالت بی بندوباری و برهنگی رواج پیدا خواهد کرد.
برگزاری مراسم ازدواج پر زرق و برق هیچ گاه تضمینی برای خوشبختی عروس و داماد نبوده است و چه بسا کسانی که با مراسمی ساده ازدواج کرده اند، به مراتب خوشبخت تر و سعادتمندتر از سایرین بوده اند.
چندی است که در شبکه های اجتماعی به وفور بخش هایی از مراسم عروسی به سبک متفاوت در حال انتشار است که به نظر می رسد تعامدی در آن نهفته است.
زیرا برخی از جوانان برای مطرح شدن بیشتر و جلب توجه ، بدعت هایی در مراسم عروسی می گذارند و متحمل هزینه های زائد می شوند تا متفاوت تر به نظر بیایند و بیشتر دیده شوند.
این امر خود باعث می شود به سمت تجمل گرایی و صرف هزینه های نامتعارف کشیده شوند و سایرین نیز به انجام این امر تشویق شوند؛ تا جایی که برخی از این مراسم به مرور تبدیل به یک هنجار و رسم اجتماعی می شود و سایر زوج های جوان برای رقابت بیشتر و عقب نماندن از رسم جدید، به این سمت سوق داده می شوند.
به عنوان مثال در یک مراسم عروسی برای تهیه فیلم، عروس و داماد ساعت ها و روزها به خارج از شهر و گاه خارج از کشور سفر می کنند. گاهی نیز کلیپی تحت عنوان کلیپ آشنایی یا اسپورت قبل از مراسم عروسی تهیه می شود حتی در مواردی فیلم بردار فیلمنامه ای می نویسد و عروس و داماد به عنوان بازیگران در این سناریو ایفای نقش می کنند.
همچنین در برخی از مراسم چندین دختر و پسر با لباس های یکسان اقدام به رقص گروهی می کنند.
یکی دیگر از این دست تجملات، خواندن ترانه توسط عروس یا عروس و داماد با هم است. شکل ساده آن لبخوانی عروس همزمان با پخش یک آهنگ است اما در برخی موارد عروس با ماه ها تمرین، در مراسم عروسی اقدام به خوانندگی می کند.
از دیگر تشریفات امروزی مراسم ازدواج می توان به استفاده از خودروهای به سبک قدیمی اشاره کرد که اجاره این خودروها با خودروهای مدل بالای امروزی برابری می کند. همچنین سفارش دسته گل های گران قیمت از کاتالوگ های اروپایی و ترکیه ای، لباس عروس گرانقیمت ، خرید و سفارش جواهرات گرانبها، تزیین سفارشی سالن عروسی، گل آرایی، آتش بازی، مشعل تشریفات، کیک چند طبقه، حریرآرایی، کتیبه آرایی و ... از دیگر تشریفات کمرشکن در مراسم ازدواج است.
برخی از زوج های جوان که از تمکن مالی بیشتری برخوردارند در مراسم عروسی خود تجملات را به حد اعلا رسانده اند تا جایی که در یک مراسم عروسی انواع غذاهای ایرانی و فرنگی به چشم می خورد.
در کنار آن سفره خانه سنتی به همراه چای و قلیان و موسیقی سنتی دیده می شود. در بخش دیگری از این مراسم فست فود، جگر، انواع قهوه، بستنی، آبمیوه، تنقلات فرحزادی، باقلا، نان داغ کباب داغ، فالوده، آش رشته و خلاصه هرچیز قابل خوردنی پیدا می شود که برای مدعوین خوردن این همه خوراکی در یک شب غیر ممکن می شود.
برگزاری مراسم ازدواج پر زرق و برق هیچ گاه تضمینی برای خوشبختی عروس و داماد نبوده است و چه بسا کسانی که با مراسمی ساده ازدواج کرده اند، به مراتب خوشبخت تر و سعادتمندتر از سایرین بوده اند.
حتی در مواردی دیده شده که برخی از زوج های جوان تا سال ها پس از شروع زندگی مشترک هنوز هزینه های مراسم ازدواج خود را پرداخت می کنند و متحمل فشارهای مالی قابل توجهی می شوند.
تجملات و بدعت های مراسم ازدواج در شهرهای بزرگی همچون تهران به مراتب بیشتر از سایر شهرهاست و جالب اینجاست که آمار طلاق نیز در کلان شهرها بیشتر است. این خود نشان دهنده آن است که تشریفات و مراسم پرهزینه مقدمه ای برای خوشبختی نیست.
به عنوان نمونه، در شهری مانند تهران از هر 100 ازدواج 60 مورد منتهی به طلاق شده که 12 درصد بیش از میانگین کشور بوده است که این خود جای تامل و بررسی دارد.
تغییر و دگرگونی در ارزش های حاکم بر جامعه در این خصوص یک ضرورت است. اتکا به فرهنگ غنی اسلام برای ازدواج و مراسم آن بیشتر از پیش باید مورد توجه قرار گیرد. ایجاد زمینه برای ازدواج و ساماندهی آن از مهمترین وظایف خانواده به شمار می آید.
خانواده ها به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی باید به فکر سلامت روحی فرزندان خود باشند و فرزندان خود را به ازدواج آسان و کاهش هزینه های زائد تشویق کنند و جلوی تجمل گرایی، مصرف گرایی و تشریفات بی جای مراسم ازدواج را بگیرند.
نقش دولت در فراهم کردن بستر ازدواج آسان انکار ناپذیر است. دولت باید این امکان را فراهم کند تا شرایط مطلوب برای ازدواج جوانان فراهم شود. یکی از جمله این راهکارها تهیه بسته های آموزشی در قالب کلاس های حضوری، سی دی های آموزشی و تبلیغات رسانه ای است.
همچنین خلاء آموزش سبک زندگی در مدارس و دانشگاه ها به وضوح دیده می شود. آنچه یک جوان در هر مرحله ای از زندگی نیاز دارد، زندگی به سبک درست و ارائه الگوهای متناسب با فرهنگ یک جامعه است که در محیط های آموزشی کمتر به آن پرداخته شده است.
جمعیتی شامل حدود دو هزار زن در بوسنی علیه ممنوعیت پوشیدن حجاب اسلامی در دادگاه ها و سایر مراکز قضایی تظاهرات کرده اند.
این ممنوعیت شامل همه مظاهر مذهبی می شود اما دستور تازه به خصوص از حجاب نام می برد.
معترضان برای حدود یک ساعت در سارایوو، پایتخت، راهپیمایی کردند.
پوشش حجاب در دورانی که بوسنی هنوز بخشی از یوگسلاوی سابق بود توسط مقام های کمونیست آن کشور ممنوع شده بود. بوسنی سال 1992 مستقل شد.
تظاهرات یکشنبه در واکنش به تصمیم شورای عالی قضایی بوسنی که بر عملکرد قوه قضایی نظارت دارد برگزار شد. این شورا گفت که از این پس همه "مظاهر مذهبی" در مراکز قضایی ممنوع خواهد بود.
بعضی از تظاهرکنندگان پلاکاردهایی با شعار "حجاب حق من است" حمل می کردند.
سمیرا زونیچ ولاجیچ سازمان دهنده این تظاهرات گفت که ممنوعیت حجاب "حمله ای جدی به حیثیت، شخصیت و هویت مسلمانان است" و هدف آن محروم کردن زنان از حق کار است.
این ممنوعیت همچنین از طرف رهبران سیاسی و مذهبی مسلمانان بوسنی محکوم شد.
مسلمانان حدود 40 درصد جمعیت 3.8 میلیون نفری بوسنی را تشکیل می دهند. باقی مردم بوسنی اغلب پیرو مسیحیت ارتدکس یا کاتولیک هستند.