سفارش تبلیغ
صبا ویژن

421827974_36142 افسران - حی علی العزا




      

 

پوشش زنان مسلمان همواره مورد توجه جوامع اسلامى، اندیشمندان و رهبران فرهنگی و دولت‌ها بوده و این فریضه الهی به مثابه الزامی فرهنگی و اجتماعی در میان بانوان مسلمان است.

در حجاب بحث از عزت، شرافت، و کرامت زن است. زن مسلمان کرامت و شخصیت خود را به بهای زندگی راحت‌تر نمی‌فروشد.

 زن مسلمان حتی اگر در جایی مجبور به ترک دستور و اعمال دینی باشد، بنا به دستور قرآن باید هجرت کند، یعنی از جایی که داشتن حجاب ممکن نباشد، باید به جایی دیگری که رعایت حجاب ممکن است هجرت و در آن جا زندگی کند.حجاب حجاب؛ از ممنوعیت در جمهوری آذربایجان و نیجریه تا اجبار در گامبیا

این فریضه الهی در برخی کشورها با فراز و نشیب‌های زیادی مواجه بوده و قوانین محدود‌کننده‌ای برای آن وضع شده است؛ جمهوری آذربایجان و نیجریه از جمله کشورهای مخالف حجاب بوده‌اند؛ این در حالی است که دولت گامبیا پس از اعلام این کشور به عنوان «جمهوری اسلامی گامبیا» حجاب را برای کارمندان دولتی واجب دانست.

در ذیل نگاهی به وضعیت حجاب و چالش‌های پیش‌روی این فریضه در کشورهای فوق می‌اندازیم:

ممنوعیت حجاب در دومین کشور شیعی جهان
دولت آذربایجان در منطقه آسیای میانه پس از جمهوری اسلامی ایران پر جمعیت‌ترین کشور شیعی است. 95 درصد جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمان هستند. 85 درصد جمعیت مسلمان این کشور شیعه و 15 درصد سنی هستند.

دولت آذربایجان در سال 1995 به کنوانسیون رفع تمام اشکال تبعیض علیه زنان ملحق شد. طبق اصول حقوق بین الملل کشوری که معاهده‌ای را قبول کرد باید مقررات آن معاهده را در عرصه بین الملل و عرصه داخلی رعایت کند. مطابق نظر تدوین‌کنندگان کنوانسیون اصطلاح خشونت علیه زنان به هر فعل خشونت‌بار اطلاق می‌شود که به آسیب‌دیدگی یا رنج جسمانی، روانی یا جنسی زنان منجر شود از جمله سلب خودسرانه آزادی، فعالیت و تحصیل، افعال خشونت‌بار یا تهدید به خشونت چه در اجتماع روی دهد یا توسط دولتی انجام گیرد، ترس و عدم امنیت را به زندگی زنان وارد و موانعی فراروی دست‌یابی به برابری، توسعه و صلح در جامعه ایجاد می‌کند. خشونت، آزار و فشاری مستمر بر تحرک و فعالیت زنان در اجتماع است و دسترسی آنان را به منابع و فعالیت‌های اساسی محدود می‌کند.

محدودیت‌هایی مانند ممنوعیت صدور اسناد هویتی برای زنان محجبه، ممنوعیت حجاب دختران مسلمان در مدارس، ممنوعیت تأسیس دفاتر مراجع، ممنوعیت فروش توضیح‌المسائل مراجع، ممنوعیت عزاداری‌های خیابانی و ممنوعیت فعالیت طلاب فارغ‌التحصیل حوزه علمیه خارج از کشور از جمله چالش‌های مسلمانان به‌ویژه شیعیان در آذربایجان محسوب می‌شود.

با گذشت یک ماه از تظاهرات گسترده مردم آذربایجان در اعتراض به تصمیم دولت این کشور درباره ممنوعیت حجاب در مدارس، مقامات رسمی دولت باکو همچنان دختران مسلمان را از پوشیدن مقنعه در مدارس منع ‌کردند.

در اعتراضات مردمی آذربایجان تعداد زیادی از دختران و زنان محجبه که اکثر آنها از شیعیان بودند، در نقاط مرکزی باکو تظاهرات گسترده‌ای برپا کردند و حتی بسیاری از آن‌ها با حضور نیروهای امنیتی و پلیس مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.

در این درگیری‌ها تعداد زیادی از زنان و دختران آذربایجانی آسیب دیده و یا زخمی شدند و عده دیگری نیز توسط نیروهای دولتی بازداشت شدند.

این نخستین‌بار نیست که دولت آذربایجان با حجاب مبارزه و چنین قانونی البته در خفا علیه حجاب تصویب می‌کند؛ بلکه بیش از 10 سال است که استفاده از عکس‌های محجبه در گذرنامه، شناسنامه، گواهینامه و دیگر اسناد و مدارک شخصی افراد در جمهوری آذربایجان ممنوع است.

بهانه مسئولان و مقامات آذربایجان برای منع استفاده از عکس‌های محجبه، لائیک و آزاد بودن کشور آذربایجان است. البته در قانون اساسی دولت آذربایجان قانونی رسمی مبنی بر منع حجاب وجود ندارد، به همین دلیل گروه‌های اسلامی رشد سکولاریسم در این کشور را توطئه رژیم صهیونیستی می‌دانند.

با توجه به همه دلایل فوق مشخص می‌شود که ممنوعیت حجاب یک اقدام غیر قانونی و غیر انسانی است که با هیچ یک از موازین بین المللی و قوانین و معاهدات مورد قبول دولت آذربایجان و حتی با قانون اساسی این کشور برابری نداشته و در مخالفت آشکار با آن منابع است.

 بررسی عملکرد دولت آذربایجان ما را به این نتیجه می‌رساند که قانون منع حجاب اساسا ماهیتی سیاسی دارد تا قانونی و حقوقی؛ زیرا این مسأله به تلاش برای مدرنیزه کردن کشورهای اسلامی، از سوی غرب‌گرایان با لغو حجاب برمی‌گردد تا جامعه مسلمان به سوی جهان به ظاهر متمدن غرب گام بردارد، زن مسلمان باحجاب به عنوان یک نمونه و نشانگر هویت جمعی ملت مسلمان به عنوان هدف اصلی در تحولات اجتماعی انتخاب شد تا با پروژه حذف حجاب وی هر چه سریع‌تر و عمیق‌تر هدف غربی‌کردن جوامع مسلمان محقق شود.

متأسفانه دولت آذربایجان نیز در جهت تشابه با غرب و رفع نگرانی از ورود اسلام ناب به حوزه عمومی، سیاست و قدرت با حجاب زن مسلمان که به اعتقاد آنان با نظام سکولار در تقابل است؛ به مبارزه می‌پردازد.

نیجریه و چالش حجاب در دانشگاه‌ها و مدارس
60 درصد از جمعیت 150 میلیونی نیجریه را مسلمانان تشکیل می‌دهند. دین اسلام، بعد از مسیحیت، دومین دین بزرگ این کشور به شمار می‌‌رود. این کشور عضو سازمان همکاری اسلامی است.

در پی تصویب قانون ممنوعیت حجاب اسلامی در دانشگاه‌ها و مدارس دولتی ایالت لاگوس که شهر لاگوس، پایتخت نیجریه در آن قرار دارد و چندین شهر دیگر این کشور، رهبران و فعالان حقوقی مسلمان ضمن اعتراض به تصویب این قانون، آن را نقض آشکار حقوق ده‌ها میلیون مسلمان نیجریه‌ای خواندند.

انجمن فارغ‌التحصیلان مسلمان دانشگاه اوبافمی آوالوو نیجریه نیز با انتشار بیانیه‌ای این قانون را محکوم کردند. دانشجویان مسلمان نیجریه به عنوان یک نهاد متشکل از فارغ التحصیلان دانشگاهی که اعضایش در سراسر این کشور و حتی دیگر کشورهای منطقه و جهان پراکنده‌اند، اعلام کردند که هرگز نشنیده‌ایم که استفاده از حجاب اسلامی در مدارس دولتی یا ایالتی کشور موجب بروز بی نظمی، قانون‌شکنی یا مشکلاتی از این قبیل شده باشد.

پروفسور وهاب اگبوال، رئیس و عبدالرحمن بالوگان مسئول روابط عمومی انجمن فارغ‌التحصیلان مسلمان دانشگاه اوبافمی آوالوو شخصاً این بیانیه را امضا کردند. در این بیانیه  آمده است: «مقامات ایالت لاگوس و وزارت آموزش و پرورش کشور خود به این مسأله واقفند که دانش‌آموزان مسلمان بر اساس تعالیم دینی خود باید حجاب اسلامی را رعایت کنند. ما در اینجا تصریح می‌کنیم که حتی در دموکراسی‌های پیشرفته جهان نیز چنین حقی برای زنان و دختران مسلمان محفوظ است».

مقامات ایالت لاگوس و چندین ایالت دیگر در جنوب نیجریه همچنین اقدام به تصویب قانون جدیدی کرده‌اند که به موجب آن دانش‌آموزان و دانشجویان دختر مسلمان حق ندارند با حجاب اسلامی بر سر کلاس‌های درس حاضر شوند.

جمعیت دانش‌آموزان مسلمان نیجریه، شعبه منطقه‌ای ایالت لاگوس، در اعتراض به حکم گریس اونیئابو، قاضی مسیحی دیوان عالی ایالت لاگوس (ایکجا) تظاهرات کردند.

 قاضی اونیئابو، با صدور حکمی استفاده از پوشش اسلامی در مدارس ایالت لاگوس را ممنوع اعلام کرد. وی مدعی شد حجاب بر ماهیت سکولار ایالت لاگوس تأثیر می‌گذارد.این قاضی بدون توجه به بحث‌های دو سال اخیر در نیجریه درباره اینکه قانون اساسی این کشور و قوانین بین المللی آزادی دین، اندیشه و عقاید را تضمین می‌کند این حکم را صادر کرد. با این حال، شعبه لاگوس جمعیت دانش‌آموزان مسلمان نیجریه این حکم را رد کرد و آن را تجاوز به قانون اساسی دانست. این سازمان غیردولتی از دادگاه خواست تحقیر و آزار زنان مسلمان را به دلیل استفاده از پوشش حجاب متوقف ‌کند. در همین حال، رئیس جمعیت دانش‌آموزان مسلمان نیجریه اعلام کرد این حکم بحث‌برانگیز به دادگاه تجدید نظر ارجاع می‌شود.

 رئیس جمعیت دانش‌آموزان مسلمان نیجریه مصاحبه‌های زیادی را برای محکومیت مسئله حجاب انجام داد و گفت: شرم‌آور است که قاضی اونیئابو ما را از حقی نهی می‌کند که نه تنها الهی است؛ بلکه در قانون اساسی نیز آمده است. ما باید این حکم را تفسیر نادرست از قانون اساسی بدانیم یا تجاوز به قانون؟ ما می‌خواهیم باور داشته باشیم که این قاضی بالا‌تر از قانون اساسی نیست و حکم قانون اساسی باید همیشه پا برجا بماند.

این در حالی است که افزون بر این پرونده جدید، چالش‌های حقوقی بسیاری بر سر حجاب در دادگاه‌های سراسر منطقه جنوب غربی نیجریه وجود دارد که صدور احکام برای آن‌ها به تعلیق درآمده است. دو پرستار زن نیز به علت استفاده از حجاب از کار اخراج شدند.

قوانین شریعت اسلامی از سال 2000 میلادی در شمال نیجریه اجرا می‌شود؛ اما برخی از شورشیان خواهان اجرای قوانین اسلامی در سراسر نیجریه هستند. درگیری‌های مسلمانان تندرو با دولت نیجریه در ایالت‌های کانو، بورنو و یوبه در شمال نیجریه در ماه ژوئیه سال 2009 صدها کشته برجای گذاشت. گروه تروریستی بوکوحرام به مدارسی که برنامه تحصیلی ملی کشور را دنبال می‌کرده‌اند، حمله کرده است. به گفته آنان این برنامه درسی غربی است.

 در سال 2013 حالت فوق‌العاده در ایالت‌های شمالی بورنو، یوب و آداماوا که بوکوحرام در آنها قدرت بیشتر دارد، اعلام شد. این گروه بیشتر ایالت بورنو و مناطق دیگری را تحت کنترل دارد که امکان برگزاری انتخابات در آنها نیست. در یکی از بدترین حملات سال کشور بیش از 200 دختر مدرسه‌ای ربوده شدند. تحلیلگران می‌گویند خطر بوکوحرام در صورتی رفع خواهد شد که دولت نیجریه فقر شدید را ریشه‌کن و سیستمی آموزشی را برقرار کند که از حمایت مسلمانان کشور برخوردار باشد.

خالد عالی ابوبکر، رییس جماعت نصرالاسلام نیجریه در این رابطه اعلام کرده است: ما با هرگونه محدودیت نسبت به حجاب، تحت هر عنوان و دلیلی مخالت می‌کنیم. تفتیش و جستجوی زنان محجبه به جز موارد بسیار مشکوک غیر قابل قبول است. طبق قانون همه در حالت پیش فرض بی گناه هستند

رئیس جماعت نصر اسلام همچنین تأکید می‌کند: در نیجریه چنان حجاب را مورد سرزنش قرار می‌دهند که گویا خود حجاب موجب جرم و جنایت می‌شود.

دیسو کامور، رئیس مرکز امور عمومی مسلمانان نیجریه نیز گفت: کسانی که از دولت می‌خواهند مانع پوشش اسلامی زنان مسلمان و جلوگیری از عمل به وظایف مذهبی‌شان شوند، گرفتار دیدگاهی محدود شده‌اند و حاضر نیستند تمرکز و سیاست‌هایشان را به شیوه‌های مثبت و تعامل سازنده معطوف سازند. این سیاست دولت بوهاری را در مواجهه با جامعه مسلمانان قرار خواهد داد.

اسلامی‌شدن گامبیا و اجباری‌شدن حجاب
حدود 95 درصد جمعیت یک میلیون و 800 هزار نفری گامبیا مسلمان هستند و آیین‌های تصوف در میان آنها رواج زیادی دارد. گامبیا، 21 آذرماه امسال جمهوری اسلامی شد.

یحیی جامه، رئیس‌جمهور گامبیا پس از اعلام این خبر کارمندان دولتی را ملزم کرد که با حجاب اسلامی در محل کار ظاهر شوند.

گامبیا به دلیل  اعلام رسمی به جمهوری اسلامی، قانون اساسی‌اش را نیز تغییر داد و اعلام کرد که باید بسیاری از اصول قانون اساسی آن الهام گرفته از قرآن باشد.

جمهوری اسلامی گامبیا در وهله اول مهم‌ترین و اساسی‌ترین اصول قانون اساسی را بعد از تأیید شدن، اجباری‌کردن حجاب اسلامی عنوان کرد تا عفاف و حجاب، اصلی برای حفظ امنیت زنان کارمند و شاغل در کشورش باشد. این حجاب به دانشگاه‌ها و مدارس عالی این کشور نیز آمد و همه اساتید و دانشجویان موظف به رعایت آن شدند.



در این کشور اساتید دانشگاه‌ها و دانشجویان وهمچنین کارکنان دولتی باید حجاب را رعایت کنند؛ چرا که در غیر این صورت حق ورود به دانشگاه و محل کار را ندارند. دقیقا برعکس کشورهایی همچون آذربایجان، نیجریه و حتی ازبکستان که منشور حفظ حجاب اسلامی را تأیید؛ اما در نهایت آن را نقض کردند.

این دستور دولت گامبیا نشان می‌دهد این کشور غرب آفریقا در حال پذیرش و استقبال از هویت اسلامی است. این کشور در حال حاضر پس از موریتانی دومین جمهوری اسلامی در آفریقا به شمار می‌رود




      

فیلم لانتوری با وجود محتوای نامناسب و سیاه هر چند نتوانست در جشنواره برلین نظر گردانندگان این جشنواره آلمانی را جلب کند اما توانست با پوشش زننده یکی از بازیگران زن خود، لنزهای دوربین ها را به خود خیره کند تا شکست نادیده گرفته شدن این فیلم سیاه از سوی یک جشنواره غربی تا حدودی جبران شود!

نوع پوشش مریم پالیزبان، بازیگر نقش اول زن این فیلم بیش از سایرین جلب توجه می کرد.

فیلم لانتوری که در جشنواره امسال نیز با انتقادهای بسیاری به دلیل محتوای سیاه آن مواجه شد با این حال نتوانست نظر جشنواره برلین را هم جلب کند و به نوشته سایت دویچه وله، فیلمی که با سروصدای زیاد در جشنواره فجر اکران شده بود، در برلین به بایگانی جشنواره پیوست.

در ادامه بخشی از نقد دبورا یانگ منتقد آمریکایی بر این فیلم را که در هالیوود ریپورتر منتشر شده، بخوانید تا مشخص شود این کار برای جشنواره های خارجی تدارک دیده شده تا چهره ای زشت از ایران را نشان دهد.

یانگ در نقد خود نوشته است: ..درمیشیان.. با «لانتوری» یک قصه را چنان شوک‌برانگیز روایت می‌کند که تقریبا تماشای آن را غیرممکن می‌سازد. داستان، داستان یک عضو تبهکاراست که یک فعال اجتماعی زیبا را محاکمه می‌کند و خود را با این فریب می‌دهد که مرد مورد علاقه‌اش احساس او را بفهمد و در نهایت بدترین راه ممکن را برای هر دو بخش ماجرا انتخاب می‌کند. پس از گذشت یک ساعت آزاردهنده با تدوینی بازیگوشانه، فیلم جنبه تاریک خود را که به اسیدپاشی مربوط می‌شود، رو می‌کند. جنبه تصویری فیلم پس از این برای افراد دل‌نازک اصلا مناسب نیست.

در ادامه نقد آمده است: مجازات بصری و احساسی تماشاگر فیلم با صحنه‌هایی بی‌رحمانه در پایان فیلم ادامه پیدا می‌کند. این صحنه‌ها مربوط به محاکمه قضایی است و کاری می‌کند که بیش‌تر تماشاگران که در صندلی‌های‌شان فرو رفته‌اند، از خودشان سوال کنند تا کجا می‌توان خشونت را بر پرده تصویر کرد. درمیشیان از مرزی که مخاطبان می‌توانند تحمل کنند، عبور کرده است. ..جشن خشونت در «لانتوری» زیادی واقعی است و نمی‌توان آن را تصویری کارتونی فرض کرد و از آن عبور کرد. این سینما به شدت ناراحت کننده است و نمایش آن در خارج از جشنواره‌ها تقریبا ناممکن است.

از دیگر مشکلات این است که فیلمنامه می‌خواهد همه جا باشد و تلاش دارد تا خیلی‌چیزها را هم‌زمان مطرح کند و نتیجه چنین کاری از دست رفتن تمرکز است. حقوق زنان، طبقات مرفه و محروم، جرم و مکافات، عشق و خیانت. در میان همه این مسایل، پیدا کردن موضوع اصلی فیلم به کاری دشواری بدل می‌شود.

فیلم از جایی آغاز می‌شود که همان بازیگران "من عصبانی نیستم" فیلم قبلی درمیشیان، یعنی نوید محمدزاده و باران کوثری به عنوان دو عضو اعضای باند لانتوری که در تهران وحشت ایجاد می‌کنند، جلوی دوربین می‌روند. آنها کارشان را با کیف قاپی و زورگیری از بچه‌ پولدارهای تهران در اتومبیل‌های گران شروع می‌کنند، بعد ماشین می‌دزدند، اخاذی می‌کنند، باج خواهی می‌کنند و به آدم ربایی و مواد مخدر روی می‌آورند. آنها با تکبر و غرور با چاقوی ضامن‌دار، خنجر و چاقو در خیابان‌های شهر راه می‌روند. یک روز پاشا که نقشش را محمدزاده بازی می‌کند در اجرای تماشایی دیگرش، کنترلش را از دست می‌دهد و قربانی مورد نظر را می‌کشد.

گفتنی است علاوه بر انتقادها به نوع نگاه فیلم به مسایل اجتماعی و سیاسی ایران، انتقادها در جشنواره فجر امسال به پوشش یکی از بازیگران این فیلم یعنی نوید محمدزاده متمرکز بود، او که نیز در نوع و انتخاب لباس برای حضور در جشنواره های مختلف برای خودش نابغه ای است امسال هم در جشنواره فجر جنجالی به پا کرد.

این فشارها تا حدی پیش رفت که طلیعه ایمانی طراح لباس وی را مجبور کرد تا درباره لباس های او توضیحاتی بدهد که حتی توضیحاتش نیز با اقبال جامعه ایرانی مواجه نشد.

در ادامه می توانید لباس های او را در جشنواره های مختلف ببینید.

 

 




      
جامعه امروز نسبت به گذشته ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. پیچیدگی های خاص زندگی و برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی ، باعث شده که جرایم ارتکابی تعدادی از دختران و پسران نسبت گذشته متفاوت شود. هرچند که زنان و کودکان بیشتر در معرض آسیب قرار دارند اما بطور کلی آسیبهای اجتماعی و جرایم عمده در میان زنان و مردان به یکدیگر شباهت زیادی دارد . 
در حال حاضر ، بعضی از افراد، فارغ از جنسیت برای رهایی از گرفتاری ها و مشکلات روزمره خود، سایر هم نوعانشان را شبیه ابزاری می بینند که می خواهند به واسطه آنها منافعشان را تأمین کنند. بسیاری از این افراد برای خلاصی از کمبودهای مالی و اجتماعی  از راههای مختلف، دست به فریب دختران و پسران جوان و بعضا ساده می زنند ، دلشان را به خوش گذرانی های لحظه ای خوش میکنند و زندگی را با این روال میگذرانند.
برخی ازدختران و پسران با زدن نقاب دوستی بر چهره هایشان، اعتمادها را به سمت خود جلب میکنند و کار خود را پیش می برند. زمانه دیگر به گونه ای نیست که غالبا دختران طعمه گروهی از پسران طمع کار باشند؛ بسیاری از پسران هم از راههای متفاوت فریب می خورند و همچنین صدمه هایی به آینده شان وارد میشود که در پاره ای موارد قابل جبران نیست.
* من فقط به پول پسران فکر میکنم!
برخی افراد از سن نوجوانی و بدون هیچ شناختی به رابطه هایی که عمر زیادی ندارد پا میگذارند. در این دوستی های خیابانی که گفت و شنودها همه دروغین و نمایشی است، کسانی که با افراد زیادی وارد رابطه میشوند در این راه  خود را به عنوان یک وسیله که بعد از مدتی دیگر کارایی ندارد و بی مصرف میشود در نگاه طرف مقابلشان می یابند.
تعدادی از دختران که بارها احساسات و اعتمادشان به بازی گرفته شده، متاسفانه قاعده بازی را اینگونه یاد گرفته اند که کمبودهایشان را با به دام انداختن پسران ساده لوح برطرف کنند.این دختران که تجربه زیادی در جذب گروهی از پسران دارند به راحتی شخص مورد نظرشان را دلباخته خود میکنند و خرج و کارهای روزانه شان را به دوش آن فرد  می اندازند.
نفس،22ساله، کاردان هنر ،برخی پسران را بی لیاقت خطاب میکند و با صراحت ادعا می کند: " من فقط به پول پسران فکر میکنم و از آنها هیچ چیز دیگری حتی ازدواج نمی خواهم."
* ازدواج به طمع مهریه
گرچه کم پیدا میشوند زنانی که به نیت طلاق ازدواج کنند اما هستند آدمهایی که  حرمت و شأن خانواده را رعایت نمی کنند و فقط برای گرفتن مهریه  با پنهان کردن کارهای ناشایست گذشته شان، خود را پاک جلوه میدهند و رابطه خود را به سمت ازدواجی که پایه و اساسش نیرنگ و پایانش طلاق و بدست آوردن پول است،به سادگی پیش می برند.
پریسا، 36ساله زنی مدرن وآرایشگراست.او که  قبلا 2 بار به صورت رسمی و یک بار هم غیر رسمی ازدواج ناموفق داشته در حال حاضر همسر مردی 29ساله با وضعیت مالی بسیار خوب است. پریسا درباره زندگی مشترکش میگوید: " فعلا با همسرم به مشکلی برنخورده ام اما اگر روزی دیگر نخواهد با من زندگی کند،برای نبودنم  باید هزینه سنگینی بپردازد.
* در دام شیشه و اعتیاد
امروزه برخی جوانان به خصوص پسران که مسئولیت گرداندن زندگی را بردوش دارند، با هراس نسبت به آینده زندگی می کنند.  آنها به علت نداشتن امنیت شغلی و مالی ،از نرسیدن به خواسته ها و برنامه ریزی هایشان می ترسند. آنها با فکر کردن مداوم به آینده ای غیر قابل پیش بینی و تلاش در جهت رسیدن به خوشبختی و آنچه که مد نظرشان است،آرامش  خود را از دست میدهند . در چنین شرایطی این افراد به دنبال راه حلی برای تسکین خود هستند که بتوانند حتی برای مدتی کوتاه  ذهنشان را ازاین دغدغه ها خالی کنند. این دسته از جوانان  که خواهان هیجان، زندگی و نگاه متفاوت اند،تمایل شدیدی به معاشرت با همسالان خود دارند و ترجیح میدهند که بیشتر زمان خود را با دوستانشان سپری کنند. 
همانطور که هر گروهی ارزشها و هنجارهای خاص خود را دارد،در هرکدام از جمع های دوستانه هم چهارچوب رفتاری  متفاوتی را می توان دید که مسلما این رفتارها برخواسته از شخصیت و نگرش اعضای آن است.
 هرقدر پیوندهای عاطفی وروحی بین یک پسر و خانواده اش کم و گسسته باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که دل به دل رفقای نابابی بدهد که رفاقتشان دامی است برای گرفتار شدن و به دردسر افتادن. چنین دوستانی شادی و شادابی زودگذر را بهانه شب نشینی ها و استعمال انواع دخانیات می کنند و با این استدلال اشتباه که یک شب هزار شب نمیشود،بسیاری ازشبها و روزهای جوانی شان را تباه می کنند. 
محمد، 26ساله ، کارشناس ادبیات که  بعد از یک شکست عاطفی معتاد  به شیشه میشود،دوستش و بی ارادگی خودش را علت اصلی این معضل میداند و اینچنین میگوید:" هر موقع که خاطرات گذشته من را ناراحت میکرد،دوستم برایم شیشه می آورد تا به قول خودش من رابیخیال کند وغصه ها را از یادم ببرد." 
دکتر سید حسن موسوی چلک، جامعه شناس، در خصوص نقش گروه دوستان در کجروی تعدادی از جوانان معتقد است: "گروه هم سالان درسن جوانی و نوجوانی زبان مشترک دارند.آنها به راحتی با سهل و ساده انگاشتن انحرافات اجتماعی میتوانند دوستانشان را برای انجام کار مورد نظر متقاعد کنند."
* یک شب که هزار شب نمیشه!
فریب پسران جوان تنها مختص اعتیاد به موادخدر،‌روانگردان و سایر انحرافات در شب نشینی ها نیست. برخی دختران در خیابانها و جاهای دیگر، مدام پرسه می زنند که پسری را به دام اندازند و از او همانند یک عابربانک برای رفع نیازهای مالی شان استفاده کنند. برخی پسران  هم سادگی می کنند و شیفته ظاهر و زبان شیرینشان می شوند. شاید خانواده تنها و یا بهترین جایی باشد که پسران را برای ورودبه جامعه آماده می کند چرا که بعضی دوستان برای کاهش فشار سرزنش های مردم جامعه می خواهند که دیگران هم مانند خودشان شوند و برخی دختران هم که وضع خانوادگی نامناسبی رنج می برند به دنبال  پول بیشتر برای ارضای خواسته های سیری ناپذیزیرشان هستند.



      
جنگ فرهنگی، امری غیرقابل‌انکار است و روشن‌تر از هدف قرار گرفتن سبک زندگی اسلامی و ایرانی، که مدت‌هاست با آن روبه‌رو بوده‌ایم. جنگی که ماهواره و شبکه‌های مختلف آن و نیز اینترنت با سایت‌ها واپلیکیشن های گوناگونش در آن حرف اول را میزند در این جنگ نرم اصول جذابیت و خلاقیت اولین و مهم‌ترین رکن هستند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنند در همین راستا جبهه داخل هم کار دفاع  و هم حمله را بر عهده دارد. لذا به نظر می‌رسد بیشتر از همه سازمان‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و گاه سایت‌های اینترنتی و… بیشتر از خلاقیت بر اصل جذابیت تأکیددارند تأکیدی که گاه انقدر به آن پرداخته‌شده که آثار را به سمت کپی کاری صرف، از شبکه‌های و تولیدات دشمن  و حتی مبتذل سوق می‌دهد. این در حالی است که جذابیت بدون خلاقیت برد چندانی ندارد، آن‌هم در یک نبرد سخت فرهنگی.

به‌طورقطع یکی از این دستگاه‌های تأثیرگذار در نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی ایرانی صداوسیماست که به دلیل فراگیری آن و بهره بردنش از تصویر می‌تواند  بسیار مؤثر باشد، بااین‌وجود برخی برنامه‌سازان و تهیه‌کنندگان تلویزیونی هرچند هدف خوبی در سردارند ولی از شیوه‌های درستی بهره نمی‌برد. آن‌ها برای کنار زدن شبکه‌های مبتذل ماهواره‌ای به تقلید از این شبکه‌ها می‌پردازند و در تولیداتشان آن‌چنان از شبکه‌های مبتذل ماهواره  الگو گیری می‌کنند که هدف در شکل و ظاهر برنامه گاه گم می‌شود می‌کنند  و گاه حتی این کپی‌های عین به‌عین، به کاریکاتوری برای مخاطبانی که اصلش را دیده‌اند تبدیل می‌شود.

جای تأمل است که باوجود داشتن نیروهای فعال و خلاق و جوان  در عرصه رسانه و ساخت برنامه، کمتر شاهد  خلاقیت در تولید برنامه‌سازی هستیم و این خلائی است که در اغلب برنامه های تلویزیونی شاهدآن هستیم، کپی کاری‌هایی که واو به واو شبکه‌های ماهواره را در خود گنجانده است یا شبکه «نسیم» هم شبکه‌ای نوپا و جوان که با شعار سرگرمی، تفریح و شادی روی کارآمد تا ساعاتی مفرح و متفاوت را برای مخاطبان خود رقم بزند ولی در این شبکه هم باوجود ظرفیت‌های بالای بومی و ملی که می‌تواند به بهترین شکل ارائه شود تور تقلید و کپی کاری بدجور خود را بازکرده است. برنامه‌هایی همچون «شب کوک»، «هاونگ»، «چند درجه»، «ده شب »  و…

به نظر می‌رسد  برنامه‌سازان ما نیاز به خلاقیت و اتاق فکر دارند؛ نه مقلدهای زبردست. مثلاً «برنامه ده شب»  یکی از این مرغ‌های مقلد به شیوه ماهواره‌ای است؛ برنامه‌ای که  هرچند محتوای جالب و آموزنده دارد اما رفتار و گفتار مجریان  در فضای کپی‌برداری شده از ماهواره است. اصلاً انگار قرار بوده شوهای ماهواره‌ای در تلویزیون جمهوری اسلامی تکرار شود که کمترین  وجه اشتراکی با سبک زندگی اسلامی ایرانی دارد. دو مجری جوان زن و مرد در این برنامه اجرا می‌کنند (اخیراً  مد شده است  که بازیگران اجرا می‌کنند درحالی‌که فن اجرا  آموزه‌های خود را دارد و تنها تسلط جلوی دوربین و شهرت افراد  کافی نیست) که حاشیه‌ای نداشته‌اند و بازیگران موفقی در سینما و تلویزیون  هستند ولی گویی تنها راه سرگرمی و تنوع برای مخاطب داشتن دو مجری زن و مرد در کنارهم است زیرا در فضای برنامه به خاطر محتوایی که دارد مجبور هستند شاد و صمیمی باشند برای همین هم یوسف صیادی و روشنک عجمیان خیلی راحت و دوستانه روی مبلی لم می‌دهند و باهم گپ و گفت دارند  مجری زن با پوشش دامن اجرا می‌کند که  مسلماً برای یک مجری تلویزیونی زیبنده نیست چراکه اگر در بازی و یا موارد دیگر این نوع پوشش وجود دارد قرار نیست بازیگر مجری با همان سبک لباس به‌عنوان  یک مجری ظاهر شود که البته این خانم هر شب یک نوع  لباس می‌پوشد و گویا می‌خواهد تنوع جذب مخاطب با تنوع  لباس ایشان همراه باشد.

انتقاد دیگری که به اصل این مسابقه می‌شود؛ مسئله آب است که لیوان‌های بزرگی از آب روی می میز می‌چینند و بازیگر شرکت‌کننده در مسابقه باید یا به‌اجبار آب بخورد مانند زمانی که خود خانم مجری با ناز و کرشمه به‌اجبار آب می‌خورد و یا لیوان آب را بر سر بازیگر مهمان می‌ریزند و با سروصدا و خنده‌های بی‌مورد به برنامه  هیجان کاذب می‌دهند؛ چیزی که شاید برای خود آن‌ها جالب باشد ولی نه‌تنها جذابیت ندارد بلکه با توجه به وضعیت بحران آب که مدام از آن دم زده می‌شود؛ چنانچه در برنامه «خندوانه» رامبد جوان کمپینی جهت  صرفه‌جویی آب حتی با یک لیوان  راه می‌اندازد و بعد می‌بینیم که درهمان شبکه برنامه دیگری در نقطه مقابل قرار دارد که به‌طورقطع این دوگانگی و تناقض در گفتار و کردار از سوی تلویزیون،  آموزش را  کمرنگ می‌کند.

یا برنامه«شب به‌یادماندنی» به تقلید از «شما هم دعوتید» که زمستان سال 90 روی آنتن یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای رفت. این شبکه از عروس و دامادهای ایرانی می‌خواست فیلم‌های عروسی‌شان را بفرستند تا بعد از پخش 1000 یورو به‌عنوان کادو دریافت کنند. دو سال بعد شبکه تهران سراغ ساخت برنامه‌ای مشابه با عنوان «شب به‌یادماندنی» با اجرای بهمن هاشمی رفت و….

درست است به تفریح و سرگرمی و تنوع  کار در رسانه نیاز داریم تا در فضای رقابت سنگین رسانه‌ها، مخاطبان بیشتری را  به‌سوی رسانه  ملی جذب کنیم؛ رسانه‌ای که سالم و پاک و به‌دوراز ابتذال شبکه‌های ماهواره‌ای است، ولی قرار نیست تولیدات و برنامه‌هایی به هر قیمت آنتن پخش بگیرند و سازندگان برنامه‌ها از ماهواره کپی کنند؛ برنامه‌هایی که سبکی مغایر با سبک زندگی اسلامی و ایرانی ما دارند گاهی خود ما باید پیشرو  و جلودار تولید برنامه باشیم. چه کسی گفته است حتماً دو جنس مخالف در اجرا  برنامه را مفرح و جالب می‌کنند! آن‌هم در برنامه‌ای که رویکرد طنز دارد و مجریان برای اجرا  باید راحت‌تر باشند! متأسفانه این شیوه اجرا در اغلب برنامه‌های ما اعم از طنز یا جدی جاافتاده است.

 بنابراین اگر قرار است به سبک زندگی اسلامی برسیم و شاخصه‌های آن را در جامعه نهادینه‌سازی کنیم، باید به همان اندازه در تولیدات نگاهی اسلامی داشته باشیم البته مقصود این نیست که کارهای تکراری را بومی‌سازی کنیم و خلاقیت حلقه گمشده پازل ما باشد. تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان  هستند که با تولیدات خوب می‌توانند ضمن ذائقه سازی مخاطبان، رفتارها و گفتارها و پوشش‌های مطلوب را در جامعه نهادینه سازند باید از افراد خلاق و مبدع و متعهد  استفاده کرد تا در خلق برنامه‌های خوب متناسب با سبک زندگی اسلامی تأثیرگذار باشند؛ البته  الحق و الانصاف باید گفت رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران را نه در بعد ساختاری و نه در بعد محتوایی نباید با هیچ‌یک از شبکه‌های تلویزیونی مقایسه کرد، زیرا رسانه‌ای با نگاهی انقلابی و محتوای سالم دارد برای همین است که زیبنده نیست  برنامه‌های شبکه‌های مبتذل ماهواره‌ای را عیناً کپی کنیم البته گاه الگو گرفتن  خوب است وایده می‌دهد اما نه اینکه همه ساختار برنامه در تلویزیون کپی کاری شود.




      
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ اگر من ...