سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

برای نخستین بار، به بهانه اکران یکی از فیلم‌های اخیر سینماهای تهران، تصویرهنرپیشه تمام قد زن خارجی بدون حجاب بر سر در سینماها و بیلبردهای سطح شهر به نمایش درآمد!

 

«من سالوادور نیستم» که این روزها اکرانش آغاز شده و تبلیغاتش بر سردر سینماها قرار گرفته است کار مشترک ایرانی- خارجی است ه تصاویر بازیگران خارجی اش بدون حجاب بالای سینماها قرار گرفته است!

 این درحالی است که به استناد بند «الف» مصوبه «سیاست‌ها و ضوابط حاکم برتبلیغات محیطی» مصوب جلسه 198مورخ88/11/27 شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی، پلیس نظارت بر اماکن عمومی ناجا و شهرداری تهران باید ضمن دقت و تغییر فوری این تصاویر که حاوی پیام ضدارزش هستند، از موافقت با چنین مواردی درآینده جلوگیری کنند




      

جشنواره فیلم ساندنس با هدف ایجاد فرصتی برای حضور فیلمسازان مستقلی! که به دور از جریان اصلی فیلمسازی به دنبال ارائه نگاه خود در آثاری کم هزینه می باشند، چند سالی است که راه اندازی شده است و این در حالی است که در این سال ها شاهد غلبه نگاه سیاسی در آثار راه یافته به جشنواره و نیز معرفی و حماقت از فیلم هایی با نگاه های مساله دار بودیم تا در این مسیر از قافله فستیوال های تهی شده از هنر و انباشته از سیاست زدگی دور نماند و از این رو ساندنس، محفلی برای نمایش انواع رسوایی غرب درمواجهه با ایران در نبردهای سیاسی و فرهنگی شده و از این طریق بساطی برای عقده گشایی غربی ها از طریق فیلمسازانی جوان و به طور غالب گمنام و آماتور بوده است، چرا که در پیگیری نام های جشنواره به فیلمسازان ناشناخته ای که عمدتا دورگه بوده و تنها نام ایرانی داشته و نشان و زیست خود را در غرب گرفته اند، میرسیم.

برخی دیگر نیز مانند سازنده آماتور فیلم ضد ایرانی گلاب هم دسته ای دیگراز فیلمسازان تازه کار آمریکایی هستند.

یکی از کسانی که پاتوق اش جشنواره مذکور است  اسد فولادکار است. "اسد فولادکار" متولد بیروت در سال 1961، دانش آموخته رشته تئاتر و سپس سینما در دانشگاه بوستون آمریکا، به عنوان تهیه کننده و کارگردان تعداد زیادی فیلم کوتاه داستانی و مستند ساخته است، فیلم کوتاه وی با عنوان "خدایا مارا ببخشای" در سال 1990 از فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی آمریکا نامزد بهترین فیلم دانشگاهی بود. نخستین فیلم بلند این کارگران با عنوان "آنگاه که مریم سخن گفت" نیز 21 جایزه از جشنواره های مختلف جهانی دریافت کرد. از آخرین فعالیت های علاوه بر تدریس فیلمنامه نویسی و تولید در دانشگاه بیروت، می توان به عضویت در هیات داوران بخش بین الملل در جشنواره فیلم قاهره 2006 اشاره کرد. جالب آنست که وی با این سوابق در سال 85 به عنوان یکی از داوران بخش جلوه‌گاه شرق(مسابقه سینمای آسیا) جشنواره فیلم فجر معرفی شد!

جدیدترین اثر وی که بی بی سی مدتی است به گزارش و مانور روی آن پرداخته، "عشق (و س ک س) حلال" عنوان فیلم تازه ای است از اسد فولادکار، فیلمساز ایرانی تبار که در لبنان زندگی می کند. این فیلم که در چندین جشنواره جهانی از جمله دبی، ساندنس و روتردام نمایش داشت، مشکلات روابط زن و مرد را در جوامع مسلمان می کاود. در فیلم چند قصه درباره چند زوج به طور همزمان روایت می شود:

مصاحبه فولادکار با بی بی سی

زن و شوهری که با هم اختلاف دارند، طلاق می گیرند، اما بعد که مایلند دوباره ازدواج کنند، نیاز به محلل پیدا می کنند؛ یک زن تنها با یک مرد متاهل ازدواج موقت کرده، اما رابطه آنها دچار مشکل است؛ یک زن سنتی که از پس تقاضاهای جنسی زیاد شوهرش برنمی آید، برای او همسر دومی دست و پا می کند، اما مشکلات بیشتر می شود...

اسد فولادکار درباره جامعه مسلمانی که تصویر می کند، به بی بی سی فارسی می گوید: "زنان در جهان اسلام حداقل دو شخصیت دارند؛ یکی برای خارج از خانه و برای جامعه (بسیار رسمی، غیر فعال، خجالتی، ضعیف و شکننده) و دیگری که کاملاً متضاد آن است و به داخل خانه، رو در رو با اهل خانواده و میان زنان اختصاص دارد. این دایره بسته زنانه، به روی مردان بسته است اما کودکان در آن جای دارند. بسیاری از داستان هایی که روایت می شود داستان هایی است که از کودکی از زنان قوی اطرافم به خاطر دارم. برایم جذاب بود که چقدر آزاد و قدرتمند هستند و درست برخلاف تصویری که از خود ارائه می کنند. این داستان ها هنوز هم اتفاق می افتند."

سابقه این کارگردان نشان می دهد که موضوعات مذهبی میانه را برای آثارش انتخاب می کند که تا حدودی با سبک زندگی اسلامی قرابت دارد؛ همین امر سبب می شوند که از سوی محافل روشنفکری دینی ترویج شود.

اگر فیلمهای سالهای اخیر درون کشور را نیز بررسی کنیم به خوبی متوجه می شویم که هماهنگی عجیبی در تم داستانی آنها با نمونه های فارسی زبان خارجی سازشان وجود دارد. در گذشته عموما فیلمها هجمه ی سیاسی داشت اما با تغییر گرایش اتاق کنترل جنگ نرم از موضوعات سیاسی به اجتماعی و فرهنگی پس از فتنه 88 آنها نیز تغییر رویه داند. تم های داستانی با مباحثی چون خیانت همسران، خشم و شهوت، مسائل حقوق زنان به روایت فمینیستی، حیازدائی، ترویج دروغ و سیاه نمائی و هر آنچه که می تواند مخاطبی در ایران پیدا کند را مدنظر قرار می دهند.

عموما حلقه ی توزیع قاچاق این دست از فیلمها با نفوذ عجیبی که ارشاد دارند هیچوقت دچار مشکل نمی شود. بعلاوه شبکه های اجتماعی و اینترنت هم ضریب نفوذ آن را چندین برابر می کند. نفوذ فرهنگی بدون شک خطرناکترین نوع نفوذ است و اصلا قرار نیست که فرد نفوذی از مرزهای کشور به داخل نفوذ کرده و اذهان و افکار را مسموم نماید. بلکه از طرق مختلف با تزریق فکر زهرآگین افکار و در نتیجه سبک زندگی را هدف قرار می دهند.

رخنه ارزش‌های لیبرالیستی که جوهره آن اباحه گری است، در برابر انبوهی از مضامین دینی در سبک زندگی اسلامی نظیر حیامندی و غیرت مندی، فضایی را در سینمای کنونی کشور رقم زده که در صورت عدم کنترل آن، فرهنگ ملی و بومی کشور در حد اعلای خود با چالش مواجه می‌شود که البته نشانه های آن از مدت ها قبل قابل مشاهده است. اندک موارد مورد اشاره تنها بخشی از مولفه های نفوذ فرهنگی ایالت متحده امریکاست که آگاهانه و یا جاهلانه توسط عده‌ای از سینماگران کشور در دهه های گذشته دنبال شده و گسترش و ترویج آنها تاکنون جامعه اسلامی را با معضلات گسترده‌ای روبرو کرده است.

پیمان معادی در کنار کریستین استیوارت در جشنواره فیلم ساندنس

این در حالی است که در دوران پساتوافق قطعاً استفاده نظام سلطه از هنرمندان غربگرا افزایش پیدا خواهد کرد، برای نمونه طبیعی است که تعداد جوایز اهداء شده به آثار سیاه نما و ضددین ایرانی در سال های آینده افزایش یافته یا حضور سینماگران ایران در هیأت داوران جشنواره های خارجی پیدا کند. باید انتظار داشت موج جدیدی از فیلم های اجتماعی جشنواره ی خارجی پسند و همچنین آثار روشنفکری و هنر و تجربه ای ساخته شده و مورد حمایت رسانه های قلم به مزد داخلی قرار بگیرد. تا جشنواره فیلم فجر چیزی باقی نمانده، تنها چند ماه باید منتظر رونمائی از آثار سینمایی در دوران پساتوافق و دوره جدید نفوذ فرهنگی ایالات متحده ماند




      

 

در پی نابسامانی و عدم مدیریت در هتل ها و رستوران های یزد و در سایه غفلت و سکوت مسئولان استان، شهر یزد که به حسینیه ایران و شهر دارالعباده مشهور است شاهد بدترین اتفاقی بود که می توانست به خود ببیند!

یکی از رستوران های واقع در پر آوازه ترین هتل شهر یزد، وقاحت را از سرگذراند و از مردم  دعوت کرد تا با لباس تم شهرزاد! یا به عبارتی پوشش لباس دهه ،30 از تخفیف بهره مند شوند!

 

این رستوران در یزد که پیش از این، با برگزاری مسابقه و مهمانی ویژه با تم های قرمز و سرمه ای! در آذر ماه سال جاری کار خود را شروع کرد، با فراخوانی دختران و پسران از آن ها می خواهد تا با لباس های یک رنگ تیپ بزنند! در رستوران عکس بگیرند! و از تخفیف برخوردار شوند!

متاسفانه این اقدام خیلی به چشم مسئولان استان نیامد و این حرکت ضد فرهنگی به مسابقه هفتگی تبدیل شد و هر دوشنبه و سه شنبه این رستوران شیشه ای! پایه گذار و دعوت کننده دیدارهای شاید مخفیانه دختران و پسران است.

اما موضوع به همین تم های رنگی ختم نشد و به تازگی این رستوران به بهانه برگزاری مسابقه و مهمانی با تم شهرزاد! یا به عبارت پوشش غیر اسلامی دهه 30، یک مهمانی مختلط را رقم زد که به صراحت جز کشف حجاب و عبور از شئونات اسلامی نیست.

 

برای حضور در این مهمانی دو شبه از علاقه مندان خواسته شد تا دختران با لباس شهرزاد یا همان کلاه فرنگی و دامن کوتاه و ساپورت و پسران با کت و کلاه شاپوری و کروات در آن مهمانی حاضر شوند.

این رستوران برای مهمان هایی که با تم شهرزاد! در مهمانی حاضر شوند در شب اول 30 درصد و برای شب دوم 20 درصد تخفیف در دو وعده صبح و شب ارائه کرد.

 

جالب تر اینکه این رستوران در اقدامی ناباورانه، دعوت به «Happy hour» -به معنای پذیرایی با تخفیف در ساعت خلوتی رستوران که در اروپا این برنامه مختلط و با سور مشروب همراه است - کرد و بی پرده اعلام کرد «در روزهای مسابقه از ساعت 5 تا 7 عصر «Happy hour» همزمان با سراسر آمریکا با تخفیف 25 درصد» برگزار می کند!

این رفتارهای ضد فرهنگی و ضد دینی در حالی رخ داد که مسئولان مربوطه بیشتر از اینکه به اصل وظیفه خود بپردازند، بیشتر درگیر موضوعات سیاسی و جناحی هستند و گویا افسار مدیریت از دستشان گسیخته است.

گفتنی است برگزاری مهمانی با لباس تم برای اولین بار در شبکه معاند «من و تو» و در برنامه بفرمائید شام مطرح شد که هدفی جز بی بند و باری و بی غیرتی را در عادی نشان دادن روابط نامشروع زن و مرد نداشت.




      

محل دائمی نمایشگاه های بین اللملی این روزها با برگزاری نمایشگاه بهاره به استقبال بهار رفته است.

آنچه باعث شد تا در این چند سطر به آن پرداخته شود آجیل و شیرینی، مواد شوینده در معرض فروش و یا حتی کیفیت پایین و قیمت بالای برخی از اجناس در این نمایشگاه نیست بلکه تلاش شد تا از زاویه ای دیگر به این نمایشگاه نگاهی داشته باشیم.

دیروز برای ساعتی گذرم به این نمایشگاه افتاد. آنچه تنها با مدت کمی قدم زدن در نمایشگاه توجه هر بازدیدکننده ای را جلب می کرد وضع زننده حجاب برخی از غرفه داران در این محیط بود.

این نمایشگاه در حالی در محل دائمی نمایشگاه های بین اللملی به روزهای آخر خود می رسد که وضعیت نامناسب حجاب برخی از غرفه داران، موجبات تاسف بسیاری از همشهریان شده است.

غرفه دارانی که با وضعیت زننده گویی نمایشگاه بهاره را با سالن مد و لباس اشتباه گرفته اند چنان چه برخی از این غرفه ها نه تنها اجناس درون غرفه ها بلکه غرفه داران بدحجاب را نیز در معرض نمایش بازدیدکنندگان قرار داده است!

سوال اینجاست آیا توصیه به رعایت حجاب، تنها بر دوش گویندگان رادیوی نمایشگاه گذاشته شده است؟! که در این صورت توصیه بازدیدکنندگان به رعایت حجاب اسلامی از بلندگوها، آن هم در حالی که برخی از غرفه ها محل نمایش مانکن ها شده است آیا تمسخر حجاب محسوب نمی شود؟!

چرا باید افرادی برای جلب توجه بازدیدکنندگان از شیوه هایی این چنینی آن هم به صورت زننده و به دور از اصول اسلامی استفاده کنند؟ آیا مسئولان برگزار کننده نمایشگاه اقدامی در برخورد با این هنجارشکنی های اعتقادی انجام داده اند؟

هدف از نگارش این مطلب تذکری از باب نگرانی و تلنگر نامه ای خطاب مسئولان فرهنگی شهر و برگزارکنندگان چنین نمایشگاه هایی در خصوص عدم قانونمندی است. چرا که این وضعیت اسفبار آن هم در روزهایی که به نام بانوی عفت و پاکدامنی حضرت صدیقه طاهره مزین است و مردم متدین در سوگ این بانوی بزرگوار هستند در شان دارالمومنین نیست.

اگر به این گونه هنجار شکنی ها در بعد کلان هم نگاه شود بی شک با عدم نظارت و تذکر بر برخی موارد موجبات تاثیرگذاری منفی دوچندانی را برای حضور خانواده ها رقم خواهد زد.

رعایت شئونات اسلامی در محافل عمومی که جز قوانین حکومت اسلامی ماست نه یک تشریفات است و نه تزئینات! از این رو رعایت آن هم بر اساس شرع و هم عقل بر همه لازم است.

این رسم ناخوشایند که نشان از یک ازهم گسیختگی الگو های فرهنگی و اعتقادی دارد فرهنگ بیگانه را در شهر رایج می کند که با فرهنگ ایرانی اسلامی کشورمان در تضاد است و می توان آن را گامی در راستای همان شبیخون نرم فرهنگی دانست.

امید است مسؤولان محترم و فعالان فرهنگی، برنامه مدون و مناسبی برای مقابله با این پدیده شوم در این گونه نمایشگاه های عمومی که به گونه ای ویترین فرهنگی و اجتماعی جامعه محسوب می شوند داشته باشند.

فراموش نکنیم که مقام معظم رهبری همواره بر پیوست فرهنگی تمامی برنامه ها تاکید داشته و دارند. از این رو خوب است از همین امروز قدمی در مسیر تعالی فرهنگ اصیل دینی و ملی کشورمان داشته باشیم.

پیشنهاد ما این است تا مسئولان امر فکری به حال رفتار و پوشش نابهنجار متصدیان غرفه‌ها کنند و با کسانی که در مسیر مخالف قدم برمی دارند از باب دوستی تذکری داده و اگر به این تذکرات بی توجه بودند عکس العمل جدی تری چون پلمپ کردن غرفه های متخلف گامی در جهت دفاع از ارزش های اعتقادی برداشته شود.

آنچه در برپایی یک نمایشگاه واضح است، حدود اقلی حجاب از منظر اسلامی و نه از منظر عرفی و همچنین حدود اسلامی در تعاملات با غرفه‌داران و بازدیدکنندگان، مناسب بودن محصولات و اجناس ارائه شده در غرفه‌ها، نحوه ارائه محصولات و شرایط فضاسازی غرفه‌ها از ابتدایی‌ترین مسایلی است که واگذاری غرفه می‌بایست ملزم به رعایت آنها باشد.

این نمایشگاه که گذشت اما چه خوب که از همین امروز مسئولان و برنامه‌ریزان نمایشگاه به فکر فرهنگ سازی جدی تر و پایبندی به قانون و شرع برای برگزاری چنین نمایشگاه هایی باشند و خود را به مانند همیشه حافظ ارزش‌های دینی و اسلامی بدانند تا دیگر شاهد چنین وضعیتی نباشیم.




      
در وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید تعداد زیادی از کتاب هایی که مجوز انتشار و چاپ نداشت، به دلایلی مجوز اخذ کرده و راهی بازار شد که سر و صدای زیادی را بر پا کرد.اما داستان صدور مجوز های وزارت ارشاد برای برخی از این کتاب ها تمامی ندارد و این وزارتخانه در جدیدترین اقدام خود به کتاب «شماره ناشناس» با ده داستان مستهجن با محتوای فرار زن از خانه و ارتباط با مردی دیگر، خیانت زن به شوهر، خودکشی، ورود زنان به ورزشگاه، داستان های لختی و توهین به پلیس با استفاده از لفظ بی عقلی برای این ارگان انتظامی، توهین به تیم تفحص شهدا با تمثیل شتر مرغ  و اهانت به پیکر شهدای تفحص شده به عنوان بوی تعفن جنازه مجوز انتشار داد.
نویسنده این کتاب در دولت های نهم و دهم تلاش بسیاری کرد تا بتواند مجوز این کتاب را بگیرد اما وزارت ارشاد زیر بار نرفت و حال در فضای باز و آغوش گرم وزارت ارشاد برای این قبیل هنرمندان موفق به اخذ مجوز شد.
حالا دیگر شمار کتاب های مسئله دار که با مجوز ارشاد راهی بازار کتاب شده است افزایش یافته و اگر در نمونه های قبلی عبارت ها و کلماتی مسئله دار وجود داشت، « شماره ناشناس» با محتوای اساساً مستهجن راهی بازار کتاب شده است.



      
   1   2      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ اگر من ...