سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

برخی از جوانان برای مطرح شدن بیشتر و جلب توجه عام به سوی خود، بدعت هایی در مراسم عروسی می گذراند و متحمل هزینه های زائد می شوند تا متفاوت تر به نظر بیایند و بیشتر دیده شوند که از جمله آنها رقص گروهی با خوانندگی عروس خانم هاست!

خوانندگی عروس ها
با تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی، مراسم عروسی نیز دستخوش تغییراتی شده و به مرور ازدواج سنتی به ازدواج های مدرن و الگو گرفته از فرهنگ غربی همراه با تجملات دست و پاگیر تبدیل شده است.
افزایش این تجملات در سن ازدواج نیز تاثیر داشته است. رواج این تجملات موجب شده جوانان در سن ازدواج به دلیل بالا بودن هزینه های مراسم عروسی کمتر به ازدواج تمایل نشان دهند و اولویت های دیگری در زندگی خود داشته باشند.
امروزه زیاده طلبی، تجمل گرایی، تمایل به متفاوت بودن و تشریفات زائد، ازدواج را به امری پرهزینه و دشوار تبدیل کرده است.
این نگاه های مادی به مقوله ازدواج بنیان خانواده را نیز سست و متزلزل کرده و جوانان به جای اینکه دغدغه رفع مشکلات و موانع معنوی و عاطفی زندگی مشترک خود را داشته باشند، به دنبال تجملات و روشی برای متفاوت بودن و به چشم آمدن بیشتر در مراسم عروسی هستند.
علاوه بر آن در برخی از این مراسم برای پیاده کردن طرح و برنامه مورد نظر ناگزیر به انجام برخی اعمال منافی عفت و خلاف عرف و شرع می شوند که در این حالت بی بندوباری و برهنگی رواج پیدا خواهد کرد.
عروسی عجیب‌ترین تجملات مد شده در عروسی‌ ها!
برگزاری مراسم ازدواج پر زرق و برق هیچ گاه تضمینی برای خوشبختی عروس و داماد نبوده است و چه بسا کسانی که با مراسمی ساده ازدواج کرده اند، به مراتب خوشبخت تر و سعادتمندتر از سایرین بوده اند.
چندی است که در شبکه های اجتماعی به وفور بخش هایی از مراسم عروسی به سبک متفاوت در حال انتشار است که به نظر می رسد تعامدی در آن نهفته است.
زیرا برخی از جوانان برای مطرح شدن بیشتر و جلب توجه ، بدعت هایی در مراسم عروسی می گذارند و متحمل هزینه های زائد می شوند تا متفاوت تر به نظر بیایند و بیشتر دیده شوند.
 این امر خود باعث می شود به سمت تجمل گرایی و صرف هزینه های نامتعارف کشیده شوند و سایرین نیز به انجام این امر تشویق شوند؛ تا جایی که برخی از این مراسم به مرور تبدیل به یک هنجار و رسم اجتماعی می شود و سایر زوج های جوان برای رقابت بیشتر و عقب نماندن از رسم جدید، به این سمت سوق داده می شوند.
به عنوان مثال در یک مراسم عروسی برای تهیه فیلم، عروس و داماد ساعت ها و روزها به خارج از شهر و گاه خارج از کشور سفر می کنند. گاهی نیز کلیپی تحت عنوان کلیپ آشنایی یا اسپورت قبل از مراسم عروسی تهیه می شود حتی در مواردی فیلم بردار فیلمنامه ای می نویسد و عروس و داماد به عنوان بازیگران در این سناریو ایفای نقش می کنند.
همچنین در برخی از مراسم چندین دختر و پسر با لباس های یکسان اقدام به رقص گروهی می کنند.
یکی دیگر از این دست تجملات، خواندن ترانه توسط عروس یا عروس و داماد با هم است. شکل ساده آن لبخوانی عروس همزمان با پخش یک آهنگ است اما در برخی موارد عروس با ماه ها تمرین، در مراسم عروسی اقدام به خوانندگی می کند.
از دیگر تشریفات امروزی مراسم ازدواج می توان به استفاده از خودروهای به سبک قدیمی اشاره کرد که اجاره این خودروها با خودروهای مدل بالای امروزی برابری می کند. همچنین سفارش دسته گل های گران قیمت از کاتالوگ های اروپایی و ترکیه ای، لباس عروس گرانقیمت ، خرید و سفارش جواهرات گرانبها، تزیین سفارشی سالن عروسی، گل آرایی، آتش بازی، مشعل تشریفات، کیک چند طبقه، حریرآرایی، کتیبه آرایی و ... از دیگر تشریفات کمرشکن در مراسم ازدواج است.
برخی از زوج های جوان که از تمکن مالی بیشتری برخوردارند در مراسم عروسی خود تجملات را به حد اعلا رسانده اند تا جایی که در یک مراسم عروسی انواع غذاهای ایرانی و فرنگی به چشم می خورد.
در کنار آن سفره خانه سنتی به همراه چای و قلیان و موسیقی سنتی دیده می شود. در بخش دیگری از این مراسم فست فود، جگر، انواع قهوه، بستنی، آبمیوه، تنقلات فرحزادی، باقلا، نان داغ کباب داغ، فالوده، آش رشته و خلاصه هرچیز قابل خوردنی پیدا می شود که برای مدعوین خوردن این همه خوراکی در یک شب غیر ممکن می شود.
برگزاری مراسم ازدواج پر زرق و برق هیچ گاه تضمینی برای خوشبختی عروس و داماد نبوده است و چه بسا کسانی که با مراسمی ساده ازدواج کرده اند، به مراتب خوشبخت تر و سعادتمندتر از سایرین بوده اند.
 حتی در مواردی دیده شده که برخی از زوج های جوان تا سال ها پس از شروع زندگی مشترک هنوز هزینه های مراسم ازدواج خود را پرداخت می کنند و متحمل فشارهای مالی قابل توجهی می شوند.
تجملات و بدعت های مراسم ازدواج در شهرهای بزرگی همچون تهران به مراتب بیشتر از سایر شهرهاست و جالب اینجاست که آمار طلاق نیز در کلان شهرها بیشتر است. این خود نشان دهنده آن است که تشریفات و مراسم پرهزینه مقدمه ای برای خوشبختی نیست.
به عنوان نمونه، در شهری مانند تهران از هر 100 ازدواج 60 مورد منتهی به طلاق شده که 12 درصد بیش از میانگین کشور بوده است که این خود جای تامل و بررسی دارد.
تغییر و دگرگونی در ارزش های حاکم بر جامعه در این خصوص یک ضرورت است. اتکا به فرهنگ غنی اسلام برای ازدواج و مراسم آن بیشتر از پیش باید مورد توجه قرار گیرد. ایجاد زمینه برای ازدواج و ساماندهی آن از مهمترین وظایف خانواده به شمار می آید.
خانواده ها به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی باید به فکر سلامت روحی فرزندان خود باشند و فرزندان خود را به ازدواج آسان و کاهش هزینه های زائد تشویق کنند و جلوی تجمل گرایی، مصرف گرایی و تشریفات بی جای مراسم ازدواج را بگیرند.
نقش دولت در فراهم کردن بستر ازدواج آسان انکار  ناپذیر است. دولت باید این امکان را فراهم کند تا شرایط مطلوب برای ازدواج جوانان فراهم شود. یکی از جمله این راهکارها تهیه بسته های آموزشی در قالب کلاس های حضوری، سی دی های آموزشی و تبلیغات رسانه ای است.
همچنین خلاء آموزش سبک زندگی در مدارس و دانشگاه ها به وضوح دیده می شود. آنچه یک جوان در هر مرحله ای از زندگی نیاز دارد، زندگی به سبک درست و ارائه الگوهای متناسب با فرهنگ یک جامعه است که در محیط های آموزشی کمتر به آن پرداخته شده است.




      
جالب است این روزها برخی افراد تمامی مسائل  ازدواج را به گردن دختران می اندازند مثلا می گویند دختران خواستگار ندارند و از همه بدتر به دنبال شوهر می گردند گرچه در بطن ماجرا ، این گونه نیست.
* عکس دست کاری شده کارکنان معترض سازمان محیط زیست
چندی پیش در سایت ها و کانال های تلگرام، تصویری با این مضمون که دانشجویان یکی از دانشگاه ها تجمع کردند و از مسئولان کشور برای یافتن شوهر کمک خواستند، منتشر شد و اعتبار رسانه ای و منزلت یک زن دست به دست چرخید و این در حالی است که در این عکس برخی از زنان متأهل و حلقه در انگشتان خود داشتند و عکس اصلی ، متعلق به تجمع کارکنان زن معترض سازمان محیط زیست بود.
 
ما شوهر می خواهیم ،‌ چرا به فکر ما نیستید ؟!
 
ما شوهر می خواهیم ،‌ چرا به فکر ما نیستید ؟!
 
*‌ پسران بی شرایطند یا دختران ، بی خواستگار؟!
کافی است کمی منطقی باشیم و بدانیم عدم ازدواج جوانان در این روزها چون تسبیحی است که از دانه های زیادی به وجود آمده و به هیچوجه صحیح نیست برخی از ما در هر محفلی ارزش و شأن یک دختر را پایین بیاوریم و با شوخی و خنده سرسری از این موضوع رد شویم.
سپیده، 24 ساله، دانشجو، می گوید: برخی از پسران که برای ازدواج پا جلو نمی گذارند به این دلیل است که شرایط ازدواج ندارند اما حرف های بیهوده می زنند و سعی می کنند دختران مجرد را بدون طالب جلوه دهند. 
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس، در این باره می گوید: در طول تاریخ همواره مجنون به دنبال لیلی بوده است و این مردان هستند که در دنیا تقاضای ازدواج از زنان را دارند. نباید کم کاری برخی مسئولان و پسران را به گردن دختران انداخت چون وقتی گروهی از پسران،  نمی توانند به لحاظ اقتصادی، میزان درآمد، بیکاری و فقر ازدواج کنند ،دختر را زیر سوال می برند و این موضوع اصلا ربطی به دختر ندارد .
*لزوم درک متقابل میان همه افراد جامعه 
آنچه در وهله نخست می بایست به آن توجه داشت اینکه با وجود تمامی مشکلات بر سر راه ازدواج لزوم وجود درک شرایط اجتماعی بصورت متقابل از سوی دختران و پسران و همچنین خانواده هاست چرا که بدون درک صحیح ، عمیق و همه جانبه از سوی همه ی آحاد جامعه نمی توان به راه حلی کارساز برای حل سوء تفاهمات اجتماعی دست یافت.
*‌ منطقی که بار سفر بسته است
اگر به پای منطقمان بنشینیم و کلاه خود را قاضی و هر دو گروه را به حق داوری کنیم می بینیم که وضع ازدواج نه ربطی بی خواستگاری دختران دارد نه ربطی بی مسئولیتی پسران چرا که هر انسانی اعم از دختران و حتی همان پسرانی که هم اکنون شرایط ازدواج ندارند و با غرور بی خواستگاری را به دختران برچسب می زنند در ذات خود بیم تنهایی دارند. اینکه سال به سال به سن شان افزوده شود و شرایط ازدواجشان مهیا نشود ، اینکه اختلاف سن شان با فرزندانش شکاف نسل را ایجاد کند. حال برخی از ما بیاییم به جای آن که پیکان اتهام را به سوی هم نشانه بگیریم و یکدیگر را در فضای مجازی و واقعی به رگبار ببندیم، فقط کمی خود را به جای هم بگذاریم.



      

 

جمعیتی شامل حدود دو هزار زن در بوسنی علیه ممنوعیت پوشیدن حجاب اسلامی در دادگاه ها و سایر مراکز قضایی تظاهرات کرده اند.

این ممنوعیت شامل همه مظاهر مذهبی می شود اما دستور تازه به خصوص از حجاب نام می برد.

معترضان برای حدود یک ساعت در سارایوو، پایتخت، راهپیمایی کردند.

زنان محجبه بوسنیایی تظاهرات علیه ممنوعیت حجاب در بوسنی

پوشش حجاب در دورانی که بوسنی هنوز بخشی از یوگسلاوی سابق بود توسط مقام های کمونیست آن کشور ممنوع شده بود. بوسنی سال 1992 مستقل شد.

تظاهرات یکشنبه در واکنش به تصمیم شورای عالی قضایی بوسنی که بر عملکرد قوه قضایی نظارت دارد برگزار شد. این شورا گفت که از این پس همه "مظاهر مذهبی" در مراکز قضایی ممنوع خواهد بود.

بعضی از تظاهرکنندگان پلاکاردهایی با شعار "حجاب حق من است" حمل می کردند.

سمیرا زونیچ ولاجیچ سازمان دهنده این تظاهرات گفت که ممنوعیت حجاب "حمله ای جدی به حیثیت،‌ شخصیت و هویت مسلمانان است" و هدف آن محروم کردن زنان از حق کار است.

این ممنوعیت همچنین از طرف رهبران سیاسی و مذهبی مسلمانان بوسنی محکوم شد.

مسلمانان حدود 40 درصد جمعیت 3.8 میلیون نفری بوسنی را تشکیل می دهند. باقی مردم بوسنی اغلب پیرو مسیحیت ارتدکس یا کاتولیک هستند.




      

شرکت تجاری مدل و لباس دولچه اند گابانا یکی از پرحاشیه ترین سری لباس خود را معرفی کرد. لباس های بلند و پوشیده به شکل عبا در رنگ های مشکی و سفید و بژ با طرح های مختلف است و شباهت بسیار زیادی به پوشش زنان محجبه در کشورهای عربی دارد.

 
این خبری بود که در رسانه ها این روزها منعکس شد. شرکتی که دو همجنسگرا در رأس آن قرار گرفته اند و پس از تسلط و حضور در بازارهای مختلف پوشاک اینبار برای حضور در بازار مسلمانان برنامه ریزی نموده اند. اتفاقی که در صورت استقبال می تواند اثرات جبران ناپذیری را در سبک پوشاک مسلمانان وارد نماید. این واقعه از چند جنبه قابل بررسی می باشد که به اجمال به آن اشاره خواهد شد:
 
1-حضور شرکتهایی که بویی از دین و مکتب در رأس آن برده نشده است و حتی نام شرکت بر اساس مخفف نام دو همجنسباز (D&G) معرفی می شود، شکی نمی ماند که دغدغه ای برای حرکت در مدار ارزش مداری در آن وجود ندارد و پوشش اسلامی که به عنوان یکی از اصول و ارزشهای دینی مسلمانان در نظر گرفته می شود این بار در معرکه بازار جهانی قرار می گیرد که متولیان آن به موضوعی فراتر از جنبه های مادی آن نمی اندیشند.
 
به عبارتی دیگر حجاب که اصول و ساختار آن بارها مورد توجه و تاکید دین اسلام واقع شده است و حتی برای سبک حجاب و حدود آن آیات و روایات متعددی وارد شده است در بازارهای امروزی مورد توجه قرار نمی گیرد و فقط آنچه اهمیت پیدا می کند رنگ و لعاب و سبکی است که بیشتر جلوه گری برای مشتری را ایجاد نماید.
 
2-بی توجهی و خواب درازمدت فرهنگ پوشاک کشور در این شرایط بیش از گذشته به چشم می خورد. در حالی که کشورهای غربی بهترین و مؤثرترین راههای رخنه فرهنگی را در کشورهای اسلامی پیدا کرده اند و قصد دارند با ابزارهای موجود فرهنگ ناب و اصیل اسلامی و ایرانی را به قهقرا ببرند، هنوز خبرهای خوشی از صنعت پوشاک کشور به گوش نمی رسد. هر از چند گاهی نمایشگاههایی برپا می شود که یا رنگ و لعاب دینی از آنها پیدا نمی شود یا در صورت عرضه محصولات مطلوب از قیمتهای نامطلوبی برخوردارند که مشتری ترجیح می دهد عطای آن را به لقایش ببخشد. در چنین شرایطی تبلیغات پر زرق و برقی چون شرکتهای این چنینی و حضور مدلینگ آنها در سطح جهان، اثری نامطلوب در خرید و فروش این کالاها خواهد داشت. موضوعی که اگر کماکان با خواب غفلت مسئولین فرهنگی کشور روبرو شود آینده ای اسف بار را می توان برای آن قلمداد کرد.
 
 
3-اقدام شرکتهای این چنینی را اگر از مصادیق ورود حجاب به دنیای مد هم اگر ندانیم به راحتی می توان به این نتیجه رسید که این اتفاق از مصادیق نشر فرهنگ حجاب در غرب نیز نمی باشدو این موضوع نباید موجب ذوق زدگی آنها شود. هرچند در اسلام به ضرورت زینت داشتن و آراستگی ظاهری تأکیدات فراوانی شده است. اما در کنار آن به دور شدن از تبرج و آفات آن نیز اشاره شده است. در حقیقت فرهنگ حجاب زمانی نام حجاب را به دوش می کشد که از ساختار و فرهنگی که برای آن تعریف شده است تبعیت نماید.
 
حجابی که برخواسته از تبرج و خودنمایی باشد نه تنها ارزشمند نخواهد بود بلکه ستونهای فرهنگ غنی و ارزشمند حجاب را به لرزه در خواهد آورد. به عبارتی ساده تر ورود حجاب به دنیای مد اگر باعث فاصله گرفتن از فلسفه حجاب باشد نمی تواند ارزشمند تلقی شود و چه بسا حجابهایی مختصرتر ارزشمندتر از چنین حجابهایی باشد.
 
4-یکی از موضوعاتی که مورد غفلت واقع می شود ورود انحرافات و نمادهای غیراخلاقی و غیر دینی به واسطه مفاهیمی که مورد توجه مسلمانان قرار می گیرد می باشد. با توجه به تعصبات دینی مسلمانان نفوذ فرهنگی دیگر با ساختارهای فرسوده صورت نمی گیرد. چرا که نتیجه ای جز موضعگیری مستقیم را در پی نخواهد داشت. امروز شرکتهایی همچون شرکت مزبور به خوبی در یافته اند که برای حضور موفق در بازارهای کشورهایی مسلمان و با ساختار غنی فرهنگی بهترین راه استفاده از ورودی هایی است که مورد توجه مسلمانان است. 
به بیانی دیگر  مسلمانان معتقد شاید بی حجابی را برنتابند و نسبت به آن مواضع سختی بگیرند. اما با نفوذ در ساختار و شالوده اصول و ارزشهای دینی به راحتی آن را مورد هجوم قرار می دهند و کم کم مفهوم و فلسفه آن کم رنگ و نهایتا محو خواهد شد.
 
 
5-حمایت از چنین شرکتهایی که پایه و اساس آن برای حمایت از همجسنگرایان تأسیس شده است به نوعی حمایت از تفکرات چنین شرکتهایی محسوب می شود. همانطور که مواردی از تحریمهای کالا در کشورمان برای عدم حمایت از برخی کشورها به منظور عدم انطباق اهداف آنها با اهداف ما مشاهده می شود شرکتهایی که مبانی فکری و غیر اخلاقی آنها آشکارا به عنوان عامل تشکیل شرکتشان اعلام می شود، باید مورد توجه خریداران نیز قرار گیرد. چراکه خرید از چنین شرکتهایی حمایت از امری غیر اخلاقی را در پی خواهد داشت.
 
6-انتخاب راه ورسم و سبک زندگی در هر مرحله ای از زندگی باید مورد توجه قرار گیرد و با اصول و ساختارهای ارزشی محک زده شود تا فاصله گرفتن از خیرو سعادت را از بین نبرد. نگاهی به روایات در این زمینه می تواند اثرات مطلوبی در انتخاب ها و تعیین مسیرمان داشته باشد.
 
در این باره امام صادق(ع) می فرماید: «خداوند به پیامبری از پیامبران وحی فرمودند: به قومت بگو که لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای دشمنان مرا نخورند و راه و روش دشمنان مرا نپویند که در این صورت آنها نیز ـ همانند کفار ـ دشمنان من خواهند شد. » (وسایل الشیعه ج15 ص641)
 
همچنین ایشان روایتی از امام علی(علیه السلام) بدین شکل نقل می کند که « این امت اسلام (شامل عربها ، ترکها ، فارسها و...) پیوسته در خیر و خوبی و سعادت و نجات هستند تا زمانی که لباس عجم ها را نپوشیده اند ( عجم یعنی کفار نه ایرانیان ) و غذای عجم ها را نمی خورند . » (وسایل الشیعه ج24 ص783)
در این روایت به این نکته تأکید شده است که تقلید و همانندسازی، زمینه از بین رفتن فرهنگ بومی را فراهم می سازد.شکل لباس یک عامل مهم فرهنگی به حساب می آید و یک اصل اساسی در زندگی بشری به حساب می آید که اگر حالت نامعقول به خود بگیرد اختلال نظام فکری جامعه، نتیجه آن خواهد شد.



      

مراجع تقلید از شخصیت های بسیار مهم و تاثیرگذار در مذهب تشیع هستند که حضورشان و احکامی که صادر می کنند از اهمیت زیادی برخوردار است  چه آنکه دشمنان قسم خورده تشیع نیز به این موضوع به خوبی واقف هستند و می دانند وقتی مرجعی حکمی می دهد یعنی بسیج مردمی برای اجرایی شدن آن حکم؛ به همین خاطر از قدرت مراجع همواره هراس داشته اند. نمونه خیلی معروف آن همان تحریم تنباکو است که میرزای شیرازی مرجع جلیل القدر آن زمان صادر کرد و زمانی طول نکشید مردم با وجود تعلق خاطری که به مصرف توتون و تنباکو داشتند مغازه‏های خود را بستند و تمامی قلیان‏ها را برچیدند نه تنها در شهر بلکه حتی در دربار ناصرالدین شاه هم هیچ کس لب به دخانیات نمی‏زد. تمام قهوه ‏خانه‏ ها و ادارات دولتی استعمال توتون و تنباکو را کنار نهادند حتی در حرم خانه سلطنتی نیز انیس‏الدوله سوگلی و ملکه قدرتمند حرمسرای شاهی قلیانها را جمع کرد. هنگامی که شاه مطلع شد و علت آن را پرسید، گفت: به دلیل آن که حرام شده آن را جمع کردیم. شاه گفت چه کسی حرام کرد؟. انیس‏ الدوله گفت: همان کسی که ما را بر تو حلال کرده است! شاه متغیر شده و چیزی نگفت و برگشت و به فاصله چند روز امتیاز رژی را ملغی نمود. (ابراهیم تیموری. اولین مقاومت منفی در ایران. ص 104-102?)

 
بی توجهی وزارت ارشاد به احکام مراجع تقلید
حال چه شده است که  مراجع  حکم به مفسده  و حرام بودن تک خوانی زنان صادر می کنند اما با همه این احوال شاهد برگزاری کنسرت هایی هستیم که زنان تک خوان عرضه اندام می کنند متاسفانه نهادینه کردن نرم و آرام  تک خوانی زنان از جمله اموری است  که با وجود اعتراضات و انتقادات متعدد از سوی مراجع و مردم متدین با حمایت تمام قد وزارت ارشاد با قوت ادامه پیدا کرد و پیش رفت، تا جایی که بازیگران زن  نیز وارد این حوزه شدند.
 
هفته پیش هم تابوی تک خوانی زنان بازیگر شکسته شد و هنگامه قاضیانی که از مدتها قبل  درصفحه اینستاگرامش از اجرای یک کنسرت متفاوت زنانه با معرفی گروه موسیقی اش خبر داده بود آوازه خوانی کرد. این هنرپیشه با انتشار خبر کنسرتش در فضای مجازی به  نوعی  می خواست ظرفیتها  را برای پذیرش تک خوانی زنانه تست کند  و وقتی با هیچگونه مخالفتی مواجه نشد در تالار وحدت به روی سن رفت و آوازه خوانی کرد، که با  به به و چهچه عده ای اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد تا  در حوزه  اجرای تک خوانی کارش را ادامه بدهد. البته یکی از سایتها درباره این کنسرت نوشته بود مشخص نیست که قاضیانی خواننده است یا مجوزی برای خوانندگی دارد یا نه؟! در گزارشهای مربوط به کنسرت این زن بازیگر همچنین آمده بود با وجود بایکوت خبری کنسرت قاضیانی شلوغ شد و یا اینکه  بایکوت‌مان کرده بودند… و با چنین  مطالبی به تحریک و تحریض بیشتر این بازیگر پرداختند.
 
 
جدی نگرفتن حکم معتبر مراجع دینی از نشانه های نفوذ برای تضعیف تشیع
این قبح شکنی درحالی است که درباره تک خوانی زنان پیش ازاین علما بارها و بارها مواضع خود را صریحا اعلام کرده‌اند و با این قضیه مخالفت داشته اند؛ مراجعی چون آیت الله مکام شیرازی بر حرام بودن تک خوانی زنان  تاکید دارد حتی ایشان با انتقاد از جسور و مدعی شدن این افراد در واکنش به حمایت وزارت ارشاد گفته است: «این‌ها خبر ندارند یک طلبه 20 سال درس می‌خواند تا به مرحله اول اجتهاد برسد و باید برای مجتهد شدن 40 سال درس خواند. وزارت ارشاد بداند تکرار این کارها سبب می‌شود که مردم فاصله بگیرند.»
 
در واقع  خوانندگی و کنسرت زنان در جامعه اسلامی ما هیچ توجیهی ندارد؛ هرچند وانمود  می شود هزینه های چنین کنسرتهایی برای امور انسان دوستان و خیریه  صرف می شود ولی قابل قبول نیست و هدف وسیله را توجیه نمی کند. جدی نگرفتن حکم معتبر مراجع دینی از نشانه های نفوذ برای تضعیف تشیع است که هشداری جدی تلقی می شود و البته از حوزه های علمیه  نیز انتظار می رود  نسبت به آگاه سازی جامعه درخصوص جایگاه مراجع دینی و احکامی که صادر می کنند  بهتر و بیشتر ورود داشته باشند.
 
تهاجم فرهنگی یکی از شاخه های پروزه ی نفوذ
 در هرحال هنرمندان به عنوان گروهای مرجع و تاثیرگذار درجامعه، چه بخواهند وچه نخواهند  جلودار هستند  و می توانند تاثیر زیادی بر افراد جامعه بگذارند. درباره این مسئله که حکم صریح مراجع  حرام و جایز نبودن آن است این قشر باید کاری کنند تا  فرهنگ توجه به شرعیات و ملزومات دینی در جامعه نهادینه بشود نه اینکه خودشان را تافته جدابافته بدانند و چه بسا در قبح شکنی وعدول از خطوط قرمز پیشتازی کنند. چند وقت پیش یکی از بازیگران میانسال زن وارد گود خوانندگی تک خوانی شد و حالا نیز یکی دیگر کنسرتی را برگزار کرد. جای تاسف دارد که هنوز این امور به خصوص بین اهالی روشنفکر و هنرمند ما جا نیفتاده است و همچنان مرغ مقلد  دهه های قبل از انقلاب و یا  غرب هستند  تا ازاین طریق خودی نشان بدهند و به قول این بازیگر رویای خود را محقق سازند.
 
 آیا این همان  پروژه نفوذ دشمن نیست که این طور نرم و آرام  وارد عرصه هنر شده است تا با تقدس زدایی نسبت به امور دینی و شرعی بستری را فراهم کند تا نسبت به اموری این چنینی حساسیت ها برداشته شود و زن مسلمان  شیعه  آوازه خوانی کند و هیچ توجهی به حکم مراجع نداشته باشد؟!
 
جای تامل است که این روزها  از جامعه هنری قبل از آنکه  خبری مثبت  و سازنده درعرصه فرهنگ شنیده شود  بیشتر اخبار سیاه  و منفی به گوش می رسد تا آنجا که گاه احساس می شود این قشر به راحتی از دشمن بازی می خورند  و با  بهانه های مختلف درزمین و برای دشمن بازی می کنند هرچند خانم قاضیانی یک نمونه کوچک است اما اگر اتفاقات مشابه را در عرصه های گوناگون کنارهم بگذاریم موضوع  کمی متفاوت می شود؛
 
 
نیاز توجه به هنرمندان ارزشی و متدین
البته به حمدالله این نوع اتفاقات بین بازیگران ارزشی و پرمطالعه  دیده نمی شود، بلکه حتی مهره های اصلی هنر در کشور به اشکال مختلف خود را  متعهد  به سنتها  و ارزشها و اعتقادات این مردم دانسته و درمقابل چنین اتفاقاتی با وجودی که خوشایند برخی روشنفکرهای غربزده نباشد موضعگیری می کنند. اما همین گروه اندک هم باید به طور جدی و به اشکال مختلف مورد توجه قرار گیرند.
 
متاسفانه  چند سال پیش زمانی که فیلمهای چندانی در عرصه  ارزشها  وجود نداشتد و با سیاست تقویت  فیلمهای ارزشی  از برخی فیلمهای ضعیف تقدیر شد تقدیرهایی که  طبیعتا موج رسانه ای و حمایتی را پس از آن دربرداشت  به نظر می رسد این خانم بازیگر خواننده  هم پس از جایزه گرفتن در چند فیلم ضعیف که درآن بازی کرده بود و  پس ازچند  اظهارنظر ارزشی از تریبونهای مختلف دچار توهم دانایی شده و همین امر باعث گردیده تا به آسانی  درچنبره  افرادی قرار گیرد  که همیشه  مترصد سوءاستفاده از چهره ها برای اهداف خاص خود هستند.
 
 اتفاقات اخیر چند نکته را  قابل توجه می سازد. اول اینکه می بایست  بحث مرجعیت تقلید  درجامعه به اشکال مختلف بیشتر مورد توجه فرهنگسازان قرار گیرد به خصوص در عرصه هنر و فیلم و سریال که  جزو آثار تاریخی  به آن پرداخته نشد است و دوم آنکه  باید به سواد دینی  و فرهنگی فعالان عرصه هنری و به خصوص چهره ها اهتمام ورزید. عدم حضور روحانیت به عنوان  راهنما و آموزگار مذهب  نه صرفا به عنوان مدیر و کارمند دراین عرصه  بسیار ضروری است؛ خلائی که  باید هرچه زودتر و به صورت اکمل و نه فرمالیته  به آن پرداخته روحانیت باید در بطن  ماجراها و البته به عنوان دوستی همراه حضور داشته باشند و نه صرفا  نماینده حاکمیت.



      
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ اگر من ...