سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رعایت حجاب اسلامی به‌ عنوان یک اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به آن تاکید شده و در واقع قانون شدن مسئله حجاب یعنی اینکه این امر در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصل پذیرفته شده است.

اما دیده می‎شود 15 اسفند 57 یعنی یک ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، زمانی که هنوز قانون اساسی تدوین نشده و به تصویب نرسیده بود، امام خمینی(ره) نسبت به وضعیت حضور زنان در ادارات دولتی انتقاد کرده و فرمودند: «وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت شود، در وزارتخانه‌هاى اسلامى نباید زن‌هاى لخت بیایند؛ زن‌ها بروند، اما باحجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار کنند، ولی با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.» این موضوع به‌صورت صریح بیان شده است که متاسفانه در بسیاری از جاها نادیده گرفته می‌شود.

این روزها وضع حجاب که در عرف نیز بیشتر به پوشش بانوان گفته می‌شود، نادیده گرفته شده و رعایت حجابی که قانون بر آن تاکید دارد، به محل کار و ادارات محدود شده است؛ حجاب دیگر نیاز نیست در شمال ایران دیده شود، مسئله‌ای که نمود آن را توسط گردشگران زمانی که مازندران را مقصد گردشگری خود انتخاب می‎کنند، به‌راحتی می‌بینیم.

حجاب در مازندران توسط مردم و مسافران در بسیاری از مواقع رعایت نمی‌شود و با یک جمله «سخت نگیر این جا شمال است» نادیده گرفته می‌شود.

از زمانی که بستن کمربند ایمنی به‌عنوان قانون مطرح شده است، عدم رعایت آن کمتر مشاهده می‌شود، رعایت حق تقدم پشت چراغ قرمز، رعایت پوشیدن لباس فرم دانش‌آموزان در مدارس، داشتن گواهی‌نامه برای رانندگی، گرفتن نمره قبولی برای رفتن به پایه بالاتر درسی، داشتن مجوز برای شروع یک فعالیت صنفی از مواردی است که جزو قانون است و همه افراد ملزم به رعایت آن هستند، اما داشتن حجاب اسلامی برای زندگی در کشور اسلامی که رعایت این اصل جزو قانون درآمده است را ظاهراً باید خارجی‌هایی که پا در خاک ایران می‌گذارند، رعایت کنند

در بسیاری از اماکن عمومی نه‌تنها به قول معروف لچک کوتاه و باریک را بر سرشان نمی‌گذارند، گاهی دیده می‌شود که این لچک بدون هیچ واکنشی برداشته می‎شود و این یعنی گام به گام تا برداشتن حجاب اسلامی!!!

موضوع رعایت حجاب در حال محدود شدن بوده و واقعیتی است که باید به آن توجه شود، دیگر در شمال کمتر مسافری را می‌بینید که در جنگل، دریا و کوه و اماکن تفریحی چادر داشته باشد و بیشتر سعی می‎کنند نه تنها چادر را بردارند، بلکه بدون روسری نیز در حال تردد در این اماکن تفریحی هستند و پوشش اسلامی در حال محدود شدن به مراسم عزاداری و ادارات است.

رعایت حجاب اسلامی مانند روپوش و مقنعه دانش‌آموزان دختر تا کلاس سوم ابتدایی رعایت می‌شود که سعی می‌کنند فقط در زمانی که زنگ مدرسه نخورده مقنعه را روی سرشان تحمل کنند و با زنگ پایان مدرسه این حجاب برداشته می‌شود.

شرایط رعایت حجاب در دریا و طرح‌های گردشگری در مازندران نامناسب است و بیشتر ائمه جمعه مازندران در خطبه‌های نماز جمعه این مسئله را هشدار می‎دهند.

گاه رویش‌ها و اثرات رفت و آمد مسافران به دختران روستایی نیز سرایت می‎کند، آنها که حتی موقع خواب هم مراقب هستند تا روسری از سرشان نیفتد، به قول معروف برای شهری شدن با رفت و آمد گردشگران دیگر حوصله روسری گذاشتن را ندارند و روسری آنها نیز مانند مسافران تبدیل به شال روبانی باریک شده است.




      

در حنجره ها بغض صدا یعنی عشق

ملموس ترین وصف خدا یعنی عشق

قتی که غریب و خسته ای میفهمی

آرامش زائر رضا یعنی عشق

افسران - در حنجره ها بغض صدا یعنی عشق ملموس ترین وصف خدا یعنی عشق وقتی که غریب و خسته ای میفهمی آرامش زائر رضا یعنی عشق

افسران - چرا به امام رضا(علیه السلام) ضامن آهو می‌گویند؟




      

افسران - انگلیس از عاملین ترور دانشمندان هسته ای ما بوده است...




      

حضور در شبکه های اجتماعی در گذشته اگر شکلی مجازی داشت اما امروزه دامنه آن به واقعیت کشیده شده است. امروز دیگر افراد ابایی از معرفی شخصیت حقیقی و حقوقی خود در فضای مجازی ندارند.

 

حضور در شبکه های اجتماعی و گروه های مختلف تلگرام، واتس اپ، وایبر و بسیاری نرم افزارهای دیگر تحت عناوین مختلف مثل گروه های کاری، شعر، خرید و فروش و ... اگر چه افراد همدیگر را نمی بینند حتی با رعایت رفتار و گفتار خود اما نمی توانند بی قید شدن در سهولت برقراری رابطه با نامحرم حتی در چت و گفت و گو را منکر شوند.

 

دختران و زنانی که در دنیای واقعی در روابط خود رسمیت و جدیت را رعایت می کنند اما با عضویت در گروه های مختلف شبکه های اجتماعی به مرور و ناخواسته راه و هدف خود را گم می کنند.

 

این صمیمیت ها ممکن است در دنیای واقعی بروز نکند اما حضور بی ضابطه در فضای مجازی می تواند فرد را دچار نوعی دوگانگی کند که بر اثر آن ناچار است در فضای مجازی که تعدادی از دوستان و آشنایان را دارد و در دنیای حقیقی عده ای دیگر، رفتاری متفاوت و در مواردی متناقض از خود بروز دهد.

 

تقویت صمیمیت خارج از عرف در روابط

 

"حدود 10 سال است که مشغول به کار هستم، همیشه سعی کردم در روابط حریم و حدود شرعی را رعایت کنم اما چند ماهی است که احساس می کنم روابطم با دیگر همکاران به ویژه آقایان صمیمی تر شده است." این را مریم ابراهیمی می گوید.

 

وی می افزاید: در شبکه های اجتماعی عضو هیچ گروهی نیستم فقط در گروهی که مدیر اداره تشکیل داده عضوم تا در ان گروه درباره مسائل کاری تبادل نظر داشته باشیم، اما گاهی در میان بحث ها گپ و گفتی هم صورت می گیرد که فضا را در بین همکاران صمیمی تر کرده است.

 

 

از دیدگاه روانشناسان هر فرد از نظر روانی و شخصیتی دارای 4 پنجره است. پنجره اول، بسیار سری است و شامل ارتباط انسانی با خدایش می‌شود. پنجره دوم، مرحله بسیار محرمانه است که فرد با یکی، دو نفر دیگر همدلی نزدیکی دارد. پنجره سوم، پنجره آشکار است که شامل رفتار فردی می‌شود و پنجره چهارم، مرحله رفتاری است و براساس آن فرد با دیگران ارتباط کاملا مشخصی برقرار می‌کند، که با حضور افراد در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و چت سبب شده تا بسیاری از بخش های نیمه پنهان و خصوصی افراد هم علنی شود و کاربران بدون توجه و احتیاط به این روند ادامه می دهند.

 

آزاده نیز می گوید: دانشجوی پرستاری هستم، درس ها گاهی آنقد سخت می شود که حوصله مان سر می رود، در تلگرام گروهی با بچه های کلاس درست کردیم و سر کلاس وقتی استاد در حال تدریس است با هم صحبت می کنیم و عکس می فرستیم. همین موضوع باعث می شود هم حوصله مان سر نرود هم خوش باشیم.

 

 

این دانشجوی پرستاری در پاسخ به اینکه در محیط خانواده نیز چنین رفتارهایی را دارد می گوید: خانواده ها با وجودی که دنیا پیشرفت کرده، هنوز دیدگاه ها سنتی دارند، شاید گاهی شیطنت داشته باشیم اما نمی توانیم تا این حد صمیمیت با بچه های فامیل داشته باشیم. روابط خانوادگی با این روابط زودگذر و موقت دوران دوانشجویی فرق دارد.

 

شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم، ارمغان شبکه های اجتماعی

 

از نگاه دین روابط بین انسان ها در فضای حقیقی و محیط مجازی فرقی ندارد. این موضوع روابط با نامحرم را نیز شامل می شود، چرا که از نگاه دین و شرع ارتباط در محیط مجازی همانند خلوت دو نامحرم است وچون کسی به آنجا راه ندارد، بنابراین محل اشکال است.

 

حضور در شبکه های اجتماعی اگر چه فوایدی همچون دسترسی به موقع به اخبار و اطلاعات، آشنایی با آرا و اندیشه ها پیرامون مسائل مختلف و حتی جویا شدن از حال اقوام و آشنایان و دوستان را به همراه دارد اما در طولانی مدت و با عدم رعایت ضوابط عضویت و رفتار درگروهها، شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم را با خود به همراه می آورد.

 

 

حکم فقهای اسلام در زمینه ی استفاده از گروههای اجتماعی آن است که اگر خوف افتادن به حرام و قصد لذت بردن در میان نباشد، اشکالی وارد نیست؛ در تشخیص خوف و قصد لذت انسان خود مهم‌ترین قاضی خویش است و از وضع خویش آگاه است.

 

اما در مورد حضور در شبکه های اجتماعی اگر چه ممکن است در ابتدا قصد لذت نامشروع و گناه در میان نباشد اما در بلند مدت، شکسته شدن قبح ارتباط  با نامحرم را به ارمغان می آورد و همین نقطه آغاز انحراف و فساد است.

 

 

فتوای مراجع تقلید درباره ارتباط با نامحرم در فضای مجازی

 

آیت الله ناصر مکارم شیرازی مرجع تقلید شیعیان در پاسخ به حکم چت دختر و پسر نامحرم، در جلد 3 استفتائات جدید می گوید: «این گونه ارتباط‌ها غالباً منشأ مفاسدى می‌شود، جایز نیست.»

 

دفتر رهبر معظم انقلاب نیز در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا چت کردن با جنس مخالف گناه دارد؟ پاسخ داده: «چت کردن با نامحرم، در صورتی که نیاز و ضرورت در بین باشد و ارتباط چت بدون قصد لذت و بدون حرف‌های تحریک کننده و به مقدار ضرورت باشد، اشکال ندارد. اگر ارتباط با قصد لذت جنسی باشد و یا حرف‌های تحریک کننده گفته شود و یا مفسده‌ای ایجاد کند، حرام است. هم چنین ارتباط عادی با نامحرم درصورتی که ضرورت در بین نباشد، با توجه به اینکه هر نوع ارتباط دختر و پسر نامحرم، چه از طریق شبکه اینترنت و چت و چه از راهای دیگر غالبا منشأ فساد است، جایز نیست. تجربه‌های مکرر نشان داده که رابطه‌های دختران و پسران دام‌های شیطان است و پیامد‌های منفی دارد. هم چنین صحبت کردن‌های غیر ضروری با نامحرم از مناسب‌ترین جایگاه‌های نفوذ شیطان است. ممکن است ناخود آگاه انسان را به روابط غیر اخلاقی سوق دهد.»

 

در منابع دیگری همچون جلد 1 توضیح المسائل مراجع در پاسخ به این سوال که آیا چت کردن با دختر اشکال شرعی دارد؟ آمده است: «به صورت یک حکم کلی، چت کردن همانند دیگر صورت‌های صحبت کردن زن و مرد یا دختر و پسر نا‌محرم، اگر مفسده‏اى نداشته باشد و خوف وقوع در حرام نباشد و از روى شهوت صورت نگیرد، اشکالى ندارد.»

 

بنابراین نظر، گفتگو از طریق اینترنت یا تلفن اگر مفسده‌ای نداشته باشد، اشکالی ندارد. ولی اگر حرف‌های شهوی مطرح شود، یا از گفتگو و چت کردن شهوت، تهییج شود، جایز نیست و باید از آن پرهیز شود.

 

اما برخی مراجع از جمله آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله بهجت در خصوص چت فتوا به حرمت داده و گفته‌اند: «با توجه به اینکه ارتباط و نامه نگاری دختر و پسر نامحرم، چه از طریق شبکه اینترنت و چت و چه از راههای دیگر غالبا منشأ فساد است، جایز نیست. چت کردن با نامحرم بدون ضرورت اشکال دارد و گناه است.»

 

دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین دین همواره برای تمام زندگی انسان برنامه دارد و در این مورد نیز به جهت خوف در ارتکاب گناه را عاملی قوی می داند برای ترک بر عمل مورد نظر.

 

از همین رو ارتباط دختر و پسر نامحرم، بدون ضرورت چه از طریق تلفن و موبایل باشد یا از طریق شبکه اینترنت و چت و چه از راههای دیگر را جایز نمی داند و حتی در مواردی که به گناه بینجامد، آن را حرام اعلام می کند.

 

راهکار‌های دین برای حدود ارتباطات در فضای مجازی

در احکام شرعی برای هر مسئله که مورد مراجعه است پاسخی عقلانی وجود دارد در این زمینه نیز که افراد ناگزیر به حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هستند یکی از مهمترین نکات این است که افراد روابط خود را در حد ضرورت تعریف کنند و از حضور بیش از اندازه در شبکه های اجتماعی که ممکن است خطا یا گناهی سر بزند دور کنند.

 

بانوان و دختران نیز همانگونه که نرمی و ملاطفت در روابط با نامحرم نهی شده اند در فضای مجازی نیز این نکته را مورد توجه قرار دهند چرا که جلوگیری از وسوسه‌های شیطانی در ابتدای امر و قدم اوّل آسان است، به عبارتی همیشه پیش گیری راحت‌تر از درمان است.

 

دین مبین اسلام، نیاز‌ها و غرایز انسان را به صورت قانونمند و معقول به سوى روش هاى صحیح، راهنمایى و با هر عاملى که به شخصیت و کرامت انسان ضربه بزند، مقابله کرده است و برای این شرایط نیز روش ها و احکامی را تبیین کرده است.




      

اغراق نیست اگر بگوییم از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون اکثر مسئولان کشور در قبال بحث امر به معروف و نهی از منکر و عواملی که متصل به این دستور الهی می شود، موضعی منفعلانه و شعاری داشته اند.

طوری که در قبال گوشزد کردن مسئولان و هشدار به آنها مبنی بر مشکلات فرهنگی جامعه مانند حجاب، همان پاسخ کلیشه ای و امروزه دیگر زجرآور را دارند «باید کار فرهنگی کرد»

از شعار کار فرهنگی تا فرو رفتن در باتلاق برهنگی.

از طرفی دیگر روزها و ماه ها و سال ها به تندی گذشت و اکثر مسئولان و متولیان فرهنگ در باتلاق شعار کار فرهنگی فرو رفتند و در عوض در مقوله حجاب بسیاری از افراد در برهنگی و کپی های برابر اصل از غرب فرو رفتند و کار به جایی رسید که در ام القرای جهان اسلام کسی از ترس اراذل و اوباش نتواند لب باز کند و دستور الهی امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه پیاده کند.

پاسخ مسئولان در قبال این سوال که در برابر بدحجابی و قبح شکنی چه باید کرد،"انجام کار فرهنگی" بود تا جایی که امروزه با گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی در خیابان های شهرهای مختلف کشور از جمله پایتخت کار برخی از بانوان به مانتوهای جلو باز و پیراهن های مدل دار و ساپورت کشیده است.

 

 

اگر چه برخی از مسئولان، بعضا در برابر این شرایط مواضع مختلفی می گیرند اما عملا نتیجه ای مشخص در کار نبود.تا اینکه در سال های اخیر شاهد هستیم که نه تنها کار فرهنگی برای هیچ یک از مشکلات فرهنگی جامعه صورت نگرفت، بلکه برای افرادی که سعی کردند خودشان وارد عمل شده و امر به معروف و نهی از منکر کنند هم مشکلاتی ایجاد شد.

تجارب تلخی که باعث شد دستور الهی قانون شود

در سال های اخیر بارها در اخبار شنیده ایم فلان خانم محجبه مورد ضرب و شتم چند بانوی بدحجاب قرار گرفت و یا پسرجوانی مورد ضرب و شتم اراذل و اوباش قرار گرفت. علت این حوادث را که جویا می شویم مشاهده می کنیم که این ضرب و شتم ها به علت امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفته است تا جایی که در اوایل تابستان سال 90 اتفاقی افتاد که خون مردم مومن را به جوش آورد تا جایی که مجلس شورای اسلامی را مجبور کرد قانون حمایت از  امران به معروف و ناهیان از منکر در کشور تصویب شود.

 

 

در سال های اخیر یکی از علل رواج بی عفتی های عمومی در جامعه، افزایش مزاحمت های خیابانی برای نوامیس و مسائلی از این دست به علت شانه خالی کردن اکثر مردم و مسئولان از مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر بوده است. بی مسئولیتی در قبال این دستور الهی باعث شد که این عمل آنقدر در ام القرای جهان اسلام غریبه شود تا در صورتی که شخصی مانند شهید خلیلی آن عمل را برای دفاع از ناموس ایرانی انجام دهد مورد ضرب و شتم قرار گیرد و بعد از مجروحیت به زحمت بتواند در یک بیمارستان خصوصی آن هم با پرداخت هزینه بستری شود و در نهایت بعد از چند سال تحمل رنج و بیماری به دعوت حق لبیک بگوید.

دولت: قانون حمایت از امران به معروف ایراد دارد

این اتفاق باعث شد تا بالاخره بعد از کش و قوس های فراوان، قانون حمایت از امران به معروف و ناهیان از منکر توسط مجلس تصویب شود و با تایید شورای نگهبان این طرح قابلیت اجرا به خود بگیرد، اما دولت به علت مطرح کردن ایراداتی نسبت به این طرح از اجرای آن امتناع کرد تا این پرونده به شورای حل اختلاف قوا ارسال شود.

بعد از بررسی این طرح در شورای حل اختلاف قوا در نهایت ایرادات دولت به این طرح وارد نشد تا دولت مکلف شود این قانون را اجرایی کند.

البته طرح ایراد نسبت به این طرح با توجه به مواضع رئیس دولت یازدهم نسبت به مسئله حجاب و امر به معروف و نهی از منکر در دو سال گذشته چندان غیر طبیعی به نظر نمی رسید چرا که روحانی بارها و بارها نسبت به برخوردهای سلبی مامورین گشت ارشاد به بدحجابان و کلا افرادی که هنجارهای جامعه را رعایت نمی کنند، انتقاد کرده بود.

وقتی وظیفه پلیس دگرگون می شود قطعا قانون حمایتی ایراد دارد

فراتر از این موضوع، حسن روحانی در همایش سراسری فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، اولین عامل ناامنی را فقر و بیکاری عنوان کرد و مدعی شد: نهی از منکری که ما می‌گوییم همین‌هاست. منکر اصلی در جامعه فقر، بیکاری و فساد است و اینها را باید از بین ببریم. ما در حال حاضر به چند تا فرع اسلام چسبیده‌ایم و فکر می‌کنیم که همه منکر و معروف آنهاست.

وی در ادامه خاطرنشان کرده بود: پلیس موظف به اجرای اسلام نیست بلکه وظیفه پلیس اجرای قانون است و اگر غیر از این باشد، در مخمصه فکری قرار گرفته و مردم را نیز گرفتار خواهیم ساخت.

 

 

مطرح کردن چنین مسائلی به راحتی می تواند تفکر رئیس جمهور را در قبال چنین قوانینی اظهر من الشمس کند اما به راستی چرا با وجود رسیدن جامعه به چنین شرایط سخت فرهنگی باز هم مسئولین دل به شعار کار فرهنگی می بندند؟ حکایت این دلبستگی مربوط به این دولت و یا دولت قبل و یا این مسئول و مسئول قبل نیست، سال های سال است که با وجود مشکلات عظیم فرهنگی و زیرساختی شاهد چنین مواضع خوشبینانه ای هستیم.

به راستی زمان آغاز و وارد شدن و عمل به کار فرهنگی، چه تاریخی است؟ آیا رها کردن جامعه به امان کار فرهنگی می تواند دلیلی باشد برای اینکه ماموران انتظامی و گشت ارشاد برخورد سلبی خود را از هنجار شکنان دریغ ورزند؟ طوری که در برابر کشف حجاب های اخیر در خودروها نتواند با قاطعیت وارد شود تا در نهایت با اکراه فراوان با گذشت زمان زیادی از این کشف حجاب ها وارد عمل شوند و جریمه ای هم برای بانوانی که مرتکب این عمل ضد فرهنگی می شوند در نظر گیرند.

اشتباهاتی که تکرار آن جبران ناپذیر است

با همه این اوصاف به نظر می رسد که برخورد اکثر مسئولان با مسئله حجاب و امر به معروف و نهی از منکر به دلایل زیر شعاری و خوشبینانه است و ادامه این روند می تواند وضعیت فرهنگی جامعه را اسف بارتر از وضع موجود نشان دهد:

اول اینکه تجربه ثابت کرده است که بخش قابل توجهی از بانوان جامعه سوالاتی نسبت به بحث حجاب به این شکل در ذهنشان پرورانده اند و برخی از آنها هم در عمل با عدم رعایت حجاب سوالی از خود باقی نگذاشته اند، پس طبیعی است که مسئولان مختلف حداقل برای جلب توجه همه این بانوان به خود مخصوصا در ایام انتخابات از درصد بالای رای این بانوان برخوردار شوند. طبیعی است که هیچ مسئولی نمی خواهد که حتی در میان قشر اندک جامعه محبوب نباشد.

دوم اینکه، به نظر می رسد از آنجایی که بسیاری از مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی در کشور ایران رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد و برخورد سیاسی مسئولان را به همراه دارد، این قانون هم به دلیل برخی از دخالت ها و اختلاف سلیقه ها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و نگاه ها به آن سیاسی است.

سوم اینکه، اگر سران قوا درباره قانونی در کل هماهنگ نباشند قطعا اجرای هر قانونی در جامعه آن تاثیر صد در صدی را نمی گذارد، این بدان معنا نیست که اختلاف نظری نباید وجود داشته باشد اما قطعا کشاندن اختلافات میان قوا در جامعه سبب بروز آسیب های جدی می شود.

نکته پایانی اینکه در هر جامعه ای هر قانون و تصمیمی با همدلی و یکرنگی مسئولین و مردم، اجرا شدنش راحت تر است تا متوسل شدن به زور؛ اما قطعاً در هیچ کشوری اینگونه هم نیست که مسئولان بنشینند و به امید همدلی مردم متوسل به احکام بازدارنده و اقدام های سلبی نشوند.

آیا می توان به دلیل اینکه هر روز  رسانه ها مردم را به اخلاق مداری و عدم ضایع کردن حق دیگری دعوت می کنند، پلیس و ماموران به امید تاثیرگذاری این دعوت رسانه ای وظایف خود را انجام ندهند؟ قطعا هر عقل سلیمی این مسئله را نمی پذیرد چرا که امنیت جامعه از هر بعد برای هر شخصی مهم است و حقی نیست که با امید بتواند از آن عبور کند.

طبیعی است که در کشور ایران امربه‌معروف و نهی از منکر که علاوه بر دستور الهی اکنون به یک قانون مشخص هم تبدیل‌شده اجرای آن همانند قوانین ریزودرشتی که در سایر کشورها اجرا می‌شود، الزامی است.از این‌رو با توجه به مسائلی که به آن اشاره شد و مهم‌تر از آن با توجه به تجارب تلخی که در قبال عدم اجرای برنامه‌های مختلف فرهنگی داشتیم که وضعیت فعلی فرهنگ کشور به درجه هشدار رسیده است، باید دل بست به گام‌های بعدی که می‌تواند اجرای این قانون مرحمی باشد بر زخم دلسوزان فرهنگی و مردم جامعه که دغدغه فرهنگی دارند.




      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ اگر من ...