تئاتر از جمله هنرهای زیربنایی و مادر است که اگر مورد توجه جدی قرار گیرد می تواند رونق بخش مدیوم های دیگری نظیر سینما و تلویزیون نیز باشد؛ هنری که با جذابیت خود تاثیرگذاری فراوانی دارد و البته به دلایل مختلف کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
خاص بودن هنر تئاتر در ایران سبب آن شده است که معمولا کمتر زیر ذره بین رسانه ها و افکار عمومی قرار گیرد و به همین دلیل می تواند بستری مناسب برای آنانی که سعی در سواستفاده از این فضا دارند، باشد.
یکی از نمایش هایی که این روزها در تماشاخانه ایرانشهر خانه هنرمندان (وابسته به شهرداری تهران) اجرا می شود تئاتر "پینوکیا" است.
پینوکیا که بر اساس نمایشنامه استفانو بنینی ایتالیایی و به کارگردانی شهره سلطانی در سالن استاد ناظرزاده روی صحنه رفته، تئاتری است که در کلیت داستان به نحوی نقد دنیای مدرن را دنبال می کند اما استفاده مفرط از شوخی های جنسی آن را به نمایشی تهوع آور تبدیل کرده است.
در صحنه های مختلفی از نمایش، شخصیت اصلی نمایش یعنی پینوکیا (با بازی شهره سلطانی) مورد طمع ورزی جنسی مردان مختلف قرار می گیرد؛ طمع ورزی هایی که با کنایات شرم آوری توامان است البته این کنایات تنها مختص مردان نمانده و از سوی زنان نیز بیان می شود.
به عنوان مثال (و با عرض پوزش از خوانندگان محترم) پینوکیا در صحنه ای مقابل ژپتو (که او را برای بهره برداری جنسی خریده است) برای بیان شناختش از خودش می گوید: «من چشم دارم برای دیدن، گوش برای شنیدن و... و جاهای دیگه ای هم دارم که مطمئنا به کار میاد!» یا در صحنه ای دیگر گربه نره، به بیان خاطرات خود با گربه های ماده در کوچه های بن بست و زیر ماشین ها می پردازد!
این نمایش که چند روز پیش به دلیل پوشش نامناسب بازیگران زن، توقیف شده بود و این بار ظاهرا با پوششی بهتر در صحنه حاضر شده اند اما جملات و طعنه های غیراخلاقی در "پینوکیا" موج می زند و مسئولین اداره کل تئاتر وزارت ارشاد ظاهرا تنها به تذکر در خصوص پوشش بسنده کرده اند که البته این اقدام هم پس از انتقادات رسانه ها صورت گرفته بود.
رقصیدن بی پروای بازیگران زن هم از دیگر موارد عجیب این تئاتر است که باز هم مسئولین نظارتی به راحتی از آن چشم پوشیده اند.
جدای از اداره کل تئاتر وزارت ارشاد که مشخص نیست بنا بر چه معیاری به این قبیل آثار مجوز می دهد، این سوال از آقای مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران مطرح است که مبنای وی در حمایت از آثار نمایشی چیست و حد و مرزهای اخلاقی در کجای این مبانی قرار دارد؟
چند روز پیش بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیات دولت، وضعیت نامناسب فرهنگی را عاملی دانستند که خواب را از چشمان انسان می رباید و از مسئولین دست اندرکار خواسته بودند تا بدون رو در بایستی با مواردی که با ارزش ها در تعارض است،برخورد کنند.
رییس پلیس نظارت بر اماکن عمومی ناجا اخیراً از اجرای طرح هماهنگی به منظور برخورد با تولیدکنندگان و فروشندگان مانتوهای بدن نما، نازک، چسبان و کوتاه خبر داده است.
این در حالی است که در ماه ها و هفته های اخیر در کنار شلوارهای ساپورت و معروف به غواصی، شاهد فروش مانتوهای شیشه ای در برخی از مغازه های پایتخت و همچنین برخی از شهرهای کشور بوده ایم و پلیس در این رابطه نیز قول هایی مبنی بر جمع آوری این البسه ناشایست برای جامعه اسلامی داده بود.
واقعیت این است که این نوع لباس و پوشش بیش از هر چیز هویت و شخصیت و کرامت زن را نشانه رفته و بی گمان ضربه ای جدی بر فرهنگ جامعه ما می زند ؛ جامعه ای عفیف و با حیا که از دیرباز پوشش مناسب و در چارچوب های عرفی و اسلامی ، بخش جدایی ناپذیر آن بوده است.
برخورد قهری و پلیسی با فروشندگان این قبیل لباس ها و پوشش هایی که چندان با فرهنگ ایرانی و اسلامی قرابتی ندارد یک الزام و ضرورتی است که حتماً باید تداوم داشته باشد اما مهم تر از این مساله لزوم فرهنگ سازی و آگاهی بخشی غیرشعاری و غیرکلیشه ای به آحاد مردم به خصوص زنان و دختران است.
تاکید بر غیرشعاری بودن این قبیل فعالیت ها به خاطر آن است که متاسفانه برخوردهای شعاری ، مقطعی و غالباً کم اثر در سال های اخیر به مشکلی تبدیل شده که به خصوص در امر مقابله با بدحجابی نیز شاهد اثرات آن بوده ایم .
بی گمان تاکید و مطالبه دین مبین بر حفظ عفت و وقار در پوشش بهترین ضامن حفظ کرامت زن ایرانی است که متاسفانه در روزگار کنونی کمتر مورد توجه برخی از خانواده ها قرار گرفته و می گیرد.
اساساً حجاب برای حفظ شخصیت زن و جلوگیری از انحراف جوانان و همچنین ممانعت از گسترش فساد در جامعه اسلامی است و لذا همان طور که اصل پوشیدن لباس برای زنان و مردان منافات با آزادی آنها ندارد، حجاب نیز چنین است.
زمانی شاخصه حجاب در جامعه ما همان پوشیدن چادر به عنوان حجاب برتر بود اما متاسفانه در پرتو بی توجهی و کم کاری ما در مقابله با تهاجم فرهنگی ، این سال ها شاهد مانتوهای نامناسب و کوتاه، لباس های چسبان و بدن نما و نازک، شلوارهای پاره چه در بخش خانم ها و چه آقایان و این روزها هم مانتوهای شیشه ای بوده ایم.
این در حالی است که در غیاب عدم نظارت درست و صحیح بر پوشش بانوان ایرانی برخی از طراحان غرب زده انواع پوشش ها از قبیل مانتو و شلوار و غیره را برای بانوان ایرانی تهیه و تولید می کنند که هیچ تناسبی با فرهنگ ایرانی-اسلامی ندارد و علاوه بر آن ترویج برهنگی نوین است.
مرداد است و روزهای گرم تابستان یکی پس از دیگری میگذرد. آنچه که این روزها را داغ و نوشتنی کرده است پاساژهای مانتو و پوششهای بعضی از بانوان ایرانی بوده که قابل توجه و تامل برانگیز است.
موضوعی که در این یادداشت حائز اهمیت بوده مطابقت این پوششها با موازین اسلامی است؛ و یا اینکه برای تطابق این پوششها با موازین اسلامی بهتر است چه اقداماتی صورت گیرد.
در پرس و جویی که در این مورد به عمل آمد؛ متوجه شدیم اکثر بانوانی که با این پوششها در جامعه حاضر میشوند نیاز به توجه و زیبا جلوه کردن دارند.
برای برخی دیگر نیز قبح بدحجابی به دلیل استفاده اطرافیان از این نوع پوشش از بین رفته است. یا در بعضی موارد نیز وجود رسانههای جمعی مانند ماهووارهها و تبلیغ این نوع پوششها از سوی آنها تاثیر بسزایی در تغیر الگوی پوشش در جامعه داشته است.
بعضی دیگر نیز به بهانه گرمی هوا از پوششهای نامناسب و نازک و بدننما استفاده میکنند؛ در این میان کسانی هم هستند که با وجود اشخاص بدحجاب در اطرافشان و ارتباطگیری با آنها تغییری در الگوی پوشش اسلامی آنها بهوجود نیامده است.
از جمله دلایل افراد باحجاب برای حفظ پوشش اسلامی بهرهگیری از تربیت مناسب و به خصوص نقش برجسته مادر در راستای جهتدهی به امیال و غرایز است.
آنچه که امروز یکی از دغدغههای جامعه ما را به عنوان یک کشور اسلامی به خود اختصاص داده؛ استمرار پوششهای نامناسب در میان جوانان و تغیر الگوی اسلامی و سوق یافتن نگاه افراد به سمت پوششهای مبتذل است.
اولین نکتهای که برای جلوگیری از اشاعه این نوع پوششها در جامعه به ذهن میرسد؛ اطلاعرسانی در مورد اهداف و ماهیت بعضی از برنامههای ماهوارهای است.
قبل از پرداختن به برنامههای ماهوارهای باید دید چرا لباسی که یک بازیگر به تن دارد و در رسانهها به عنوان نقشی جذاب و تاثیرگذار به نمایش گذاشته میشود و با اقبال جمعی روبرو شده به عنوان مد در جامعه عرضه میشود.
برای فهم این موضوع باید به جایگاه بازیگران و شغل بازیگری پرداخت؛ حقیقت امر این است که بازیگران هر کشوری مبلغ فرهنگ آن کشور هستند و هنگامی که این تبلیغ بیرون از چارچوب باورهای فرهنگی کشورها واقع شود؛ دیگر نمیتوان نام آن را تبادل فرهنگی که موجب ارتقا و رشد فرهنگی میشود، نامید.
در واقع برخی کشورها با این اقدام درصدد تغییر هنجارها و ارزشهای درونی سایر کشورها هستند.
باید دانست که بین برنامههای درونمرزی و برونمرزی کشورهای غربی تفاوت فاحشی وجود دارد. برای مصرف داخلی برنامههایی با محتوایی شاد و آموزنده و عاری از هر نوع بیبند و باری ساخته میشود و برای مصرف دیگر کشورها برنامههایی ساخته میشود که هدف آنها ایجاد نرمش در قلب ملتهایی است که به دلیل شناخت نادرست از آداب و رسوم خود، گرایش به برنامههایی با صحنههای جذاب و هیجانانگیز دارند.
لذا کشورهای غربی با ساخت برنامههای هدفمند به از خود بیگانگی فرهنگی سایر ملتها دامن زده و به جای اینکه از طریق تبادل ارزشها به رشد و بالندگی فرهنگی کشورها کمک کنند؛ ارمغانی جز شعلهور شدن غرایز جنسی و دامن زدن به بیبند و باری نخواهند داشت.
اقدامات دیگری که میتوان برای نجات فرهنگ بومی کشور که برخاسته از تعالیم دینی است انجام داد؛ تقویت باورهای دینی با احیای فرهنگ ناب اسلامی و معرفی الگوی زن مسلمان، سیرتگرایی بهجای صورتگرایی و تلاش در راه پربار کردن آموزش و پرورش در راه تعلیم و تربیت دانشآموزان است.
استفاده از طراحان خبره در طراحی لباسهای اسلامی با رعایت حجاب کامل و با طرح و رنگهای متنوع برای احیای فرهنگ اسلامی بهجای ورود این طرحها از کشور ترکیه که یک کشور لائیک است و هر روزه از ارزشهای اسلامی فاصله میگیرد.